آ
ا
ب
پ
ت
ث
ج
چ
ح
خ
د
ذ
ر
ز
ژ
س
ش
ص
ض
ط
ظ
ع
غ
ف
ق
ک
گ
ل
م
ن
و
ه
ی
دلبر
/del bar/
(به مجاز) دارای زیبایی، جذابیت و توانایی جلب عشق و علاقهی دیگران؛ معشوق.
دلبند
/del band/
1- (به مجاز) عزیز و دوست داشتنی؛ 2- (در قدیم) معشوق، اسیر کنندهی دل، جذاب و گیرا.
دلدار
/del dār/
(به مجاز) 1- معشوق و محبوب؛ 2- (در قدیم) مهربان، با محبت؛ 3- (در تصوف) حق، خداوند.
دلشاد
/del šād/
خوشحال و شادمان، در حال شادمانی.
دلناز
/del nāz/
(دل + ناز = نوازش)، نوازشِ دل، دلنواز.
دلنواز
/del navāz/
1- (به مجاز) مایهی آرامش دل، آرامش بخش؛ 2- (در قدیم) نوازشگر، مهربان و دلسوز، محبوب و معشوق.
دلنیا
/delniyā/
(کردی) 1- آسوده خاطر، مطمئن، فارغ البال؛ 2- اطمینان، تضمین.
دلیر
/dalir/
1- (به مجاز) شجاع، دارای جرأت و جسارت؛ 2- (در قدیم) گستاخ، بی پروا.
دلیله
/dalile/
(عربی) 1- راهنما، هدایت کننده، 2- (اَعلام) (در تورات) (به معنی معشوقه) معشوقهی شمشون، که راز نیرومندی او را یافت و با افشای آن به دشمنان وی، موجب گرفتاری او شد.
دِنا
/denā/
(اَعلام) 1) قسمتی از کوهستان شمال غربی فارس که قلهای معروف به همین نام دارد؛ 2) نام شهرستانی در شرق استان کهگیلویه و بویراحمد.