آ ا ب پ ت ث ج چ ح خ د ذ ر ز ژ س ش ص ض ط ظ ع غ ف ق ک گ ل م ن و ه ی
پسر و دختر
پسر
دختر
... 181 182 183 184 185  ... 
فضل‌الله
/fazlollāh/
(عربی) 1- بخشش خدا؛ 2- (اَعلام) 1) (= فضل الله حروفی): [740-804 قمری] بنیانگذار آیین حروفیه؛ 2) فضل‌الله سربداری: امیر [748 هجری] سربداران برای هفت ماه.
فِضه
/fezze/
(عربی) 1- (در قدیم) به معنای نقره و سیم؛ 2- (اَعلام) نام خادم حضرت فاطمه(س).
فَضیلت
/fazilat/
(عربی) 1- برتری در دانش، هنر و اخلاق، فضل؛ 2-ارزش و اهمیت؛ 3- (در قدیم) (در علم اخلاق) ویژگی‌های ستوده‌ی اخلاقی در مقابلِ زذیلت.
فضیله
/fazile/
(عربی) (= فضیلت) 1- برتری در دانش، هنر و اخلاق، فضل؛ 2- ارزش و اهمیت، شرف؛ 3- (در قدیم) در علم اخلاق، ویژگی های ستوده ی اخلاقی.
فَلاح
/falāh/
(عربی) رستگاری، نیک انجامی، سعادت.
فَهام
/fahhām/
(عربی) (در قدیم) بسیار دانا و فهمیده.
فَهامه
/fahhāme/
(عربی) (مؤنث فَهام)، فَهام.
فهمیده
/fahmide/
(عربی ـ فارسی) (صفت فاعلی از فهمیدن)، 1- دارای فهم، دانا؛ 2- (در حالت قیدی) از روی فهم، آگاهانه.
فهیم
/fahim/
(عربی) (= فهمیده)، فهمیده.
فهیمه
/fahime/
(عربی) (مؤنث فهیم)، فهیم.
... 181 182 183 184 185  ...