آ
ا
ب
پ
ت
ث
ج
چ
ح
خ
د
ذ
ر
ز
ژ
س
ش
ص
ض
ط
ظ
ع
غ
ف
ق
ک
گ
ل
م
ن
و
ه
ی
اَحلام
/ahlām/
(عربی) 1- جمع حلم، بردباریها، وقارها؛ 2- عقلها؛ 3- جمع حلیم، بردباران.
احمد
/ahmad/
احمد، صفت تفضیلی از «حمد» به معنای کسی که کارش به ستایش رسیده است . همچنین «احمد» به معنای ستوده تر . یکی از نام های رسول اکرم (ص) است که حضرت عیسی بن مریم (ع) به آمدن آن بزرگوار در قرآن کریم مژده داد. «مبشراً برسول یأتی من بعدی اسمه احمد » . پس از خود به پیامبری به نام احمد مژده دهنده ام.
همچنین رسول اکرم (ص) فرمود: «انا فی السماء احمد و فی الارض محمد» نام من در آسمان «احمد» و در زمین «محمد » است.
هر کس نام فرزندش را «احمد» می گذارد نیّت کند که خلق و خوی پیامبر اکرم (ص) در فرزندش متبلور شود. مخصوصاً اگر مادر در ایّام شیر دهی با نام خدا و ذکر صلوات پستان به دهان فرزندش بگذارد و در دوران کودکی قداست این نام را حفظ کند، حُسن خلق و سعه صدر و پاکی نفس و خوش نامی نصیب فرزندش خواهد شد. و بسیاری از فضائل و خوبی ها در وجود او جمع می شود کما اینکه پیامبر اعظم (ص) جامع جمیع فضائل انبیاء «سلام الله علیهم اجمعین» بوده اند. و هر پیامبری از پیامبران الهی مظهر یکی از صفات آن حضرت بوده اند. بقول جناب مولوی:
نـام احمد نـام جملـه انبیاست چونکه صد آمد نود هم پیش ماست
مؤلف هم می گوید:
هر کـه احمد نام فرزندش نهد مـی شــود او بــنــده ذات احـــد
بین احمد تا احـد میــم لباب سـرّ رحـمـت را بیابـد بـی حـجاب
«محمد» و «احمد» و «محمود» نام هایی هستند که هر گاه بنام افراد برده شوند فرشتگان به ذکر صلوات برای صاحبان نام مشغول می شوند که خیر و برکت فراوانی را برای آنان بدنبال خواهد داشت.
احمدحسین
/a.-hoseyen/
(عربی) از نامهای مرکب، ا احمد و حسین.
احمدرضا
/a.-rezā/
(عربی) 1- از نامهای مرکب؛ 2- کسی که به اوصاف خشنودی و ستوده متصف است. + ک احمد و رضا.
احمدعلی
/a.-ali/
(عربی) نامی مرکب، ( احمد و علی.
اَحیا
/ahyā/
(عربی) 1- زندگان؛ 2- زندگی؛ 3- زندگی از نو؛ 4-خاندانها، قبیلهها.
اختر
/axtar/
1- (در نجوم) جرم فلکی، ستاره، کوکب، نجم؛ 2- (در گیاهی) نام گل و گیاهی است؛ 3- (در قدیم) در باور قدما ستارهی بخت و اقبال؛ 4- (در قدیم) سرنوشت، بخت، طالع؛ 5- (در قدیم) پرچم، عَلَم، درفش.
اِخلاص
/exlās/
(عربی) 1- دوستی خالص داشتن، خلوص نیت داشتن، عقیده داشتن، عقیده پاک داشتن، ارادت صادق داشتن؛ 2- (در تصوف) یک سره روی کردن و پرداختن به خداوند؛ 3- (اَعلام) سورهی صد و دوازدهم از قرآن کریم دارای چهار آیه؛ 4- (در قدیم) رها کردن، نجات دادن.
اِدریس
/edris/
(عربی) (اَعلام) نام یکی از پیامبران که در قرآن کریم نیز دو بار ذکرش آمده و او را با خَنوع و هِرمِس یکی میدانند،. [از این جهت او را ادریس میگفتند که بسیار درس میگفته و بیش از هر چیز به درس دادن اشتغال داشته، در تورات ادریس همان «اخنوخ»و «خنوخ» است].
ادنا
/adnā/
(عربی، ادنی) 1- از واژه های قرآنی؛ 2- (در قدیم) کمترین، جزئی ترین؛ 3- پایین تر؛ 4- پایین ترین، نازل ترین.