آ
ا
ب
پ
ت
ث
ج
چ
ح
خ
د
ذ
ر
ز
ژ
س
ش
ص
ض
ط
ظ
ع
غ
ف
ق
ک
گ
ل
م
ن
و
ه
ی
اَرشاک
/aršāk/
1- (در بعضی از منابع) دلیر مرد و مبارز؛ 2- (اَعلام) 1) نام مؤسس سلسلهی اشکانی که به اشک اول مشهور است؛ 2) نام چند تن از پادشاهان ارمنستان.
اَرشد
/aršad/
(عربی) 1- رشیدتر، بزرگتر؛ 2- دارای درجه و مقامی بالاتر از دیگران، مافوق.
اَرَشک
/arašk/
(اَعلام) 1) شاه سلسلهی هخامنشی [338-336 پیش از میلاد] پسر و جانشین اردشیر سوم؛ 2) (= اشک اول) [حدود 248 پیش از میلاد]، سرسلسله و مؤسس خاندان اشکانی که بعدها آن (اشک) عنوان هر یک از پادشاهان اشکانی قلمداد شد.
اَرشیا
/aršiyā/
(در زند و پازند) تخت و اورنگ شاهان، گاه، تخت.
اَرشین
/aršin/
1- دوستترین؛ 2- (اَعلام) نام یکی از شاهدختهای هخامنشی است که در زمان خود به درایت و کاردانی مشهور بوده است.
ارغوان
/arqavān/
1- (در گیاهی) درختی است زینتی از تیرهی پروانه واران با گلهایی به رنگ سرخ مایل به بنفش؛ 2- (در گیاهی) گلی قرمز رنگ و چسبیده به ساقه که پیش از ظاهر شدن برگها پدیدار میشود؛ 3- (به مجاز) چهرهی زیبا و گلگون. [ارغوان را (در انگلیسی) love tree و (در عربی) ارجوان و (در فارسی) درخت ارغوان و یا درخت گل ارغوان گویند].
ارمغان
/armagān/
(ترکی) تحفهای که از جایی دیگر برند، سوغات، ره آورد.
اِرمیا
/ermiyā/
(عبری) (= ارمیای نبی= یرمیا)، 1- یعنی «یهوه به زیر میاندازد»؛ 2- (اَعلام) نام یکی از پیامبران بنی اسرائیل [حدود 650-570 پیش از میلاد]، پسر حلقیا و دومین انبیاء اعظم عهد عتیق که در زمان سلطنت یوشیا و یهویاقیم و صدقیا و هم در زمان اسیری صدقیا نبوت کرده است. مدتی به وسیلهی شاه اسرائیل زندانی شد، سپس به اسارت به بابل برده شد، مدتی هم در مصر بود. مراثی ارمیای نبی در عهد عتیق منسوب به او و کتاب ارمیای نبی در عهد عتیق شرح حال اوست. + و یرمیا.
اَرنَواز
/arnavāz/
1- آن که سُخنش رحمت میآورد؛ 2- (در شاهنامه) نام خواهر جمشید که ضحاک او را به همسری خود درآورد؛ 3- (در اوستا) ارنوک.
اَرنیکا
/arnikā/
1- آریایی نیکو کردار، آریایی نیکو رفتار، 2- آریایی خوب و زیبا.