آ ا ب پ ت ث ج چ ح خ د ذ ر ز ژ س ش ص ض ط ظ ع غ ف ق ک گ ل م ن و ه ی
پسر و دختر
پسر
دختر
... 41 42 43 44 45  ... 
ایلقار
/il qār/
(ترکی) عهد و پیمان.
ایلمان
/il mān/
(ترکی) سمبل ایل.
ایلناز
/il nāz/
(ترکی ـ فارسی) (ایل + ناز = افتخار، نوازش، زیبا)، 1- افتخار ایل؛ 2- مورد نوازش ایل؛ 3- نازنین ایل.
ایلیا
/iliyā/
(عبری) 1- خداوند خدای من است؛ 2- (اَعلام) 1) (در تورات) از انبیای بنی اسرائیل [حدود 875 پیش از میلاد] که در عهد عتیق، عهد جدید و قرآن (= الیاس) از او یاد شده است؛ 2) (در سُریانی) نام امیرالمؤمنین علی ابن ابیطالب(ع). + الیاس.
ایلیاد
/il yād/
(ترکی ـ فارسی) 1- یاد ایل، به یاد ایل؛ 2- (در یونانی) منظومه‌ی منسوب به هومر در شرح جنگ تروا، معروفترین حماسه‌ی دنیای قدیم و از شاهکارهای ادبیات جهان [قریب به 9 قرن پیش از میلاد].
ایلیار
/il yār/
(ترکی ـ فارسی) دوست و رفیق ایل، یار و یاور ایل، کسی که همدم و مونس ایل و طایفه است.
ایما
/imā/
(عربی) 1- چیزی را با حرکتِ دست یا چشم و ابرو نشان دادن، اشاره؛ 2- بیان موضوعی به طور رمز یا خلاصه.
ایمان
/imān/
(عربی) اعتقاد به وجود خداوند و حقیقت رسولان و دین ، در مقابل کفر.
ایمانه
/imāne/
(عربی ـ فارسی) (ایمان + ه (پسوند نسبت))، منسوب به ایمان، م ایمان.
ایمن
/imen/
(عربی) 1- آسوده خاطر، در امان، محفوظ؛ 2- (در قدیم) با آسودگی خاطر.
... 41 42 43 44 45  ...