آ ا ب پ ت ث ج چ ح خ د ذ ر ز ژ س ش ص ض ط ظ ع غ ف ق ک گ ل م ن و ه ی
پسر و دختر
پسر
دختر
... 41 42 43 44 45  ... 
اَیاز
/ayāz/
هوای خنک متحرک، نسیم.
ایپک
/ipak/
(ترکی) ابریشم، حریر، ابریشمی.
ایدا
/iydā/
یاری نمودن.
ایران
/irān/
1- نجد (فلات) ایران، کشور (مملکت) ایران؛ 2- آزادگان.
ایران‌دخت
/i.-doxt/
(ایران + دخت = دختر)، دختر ایران، دختر ایرانی، دختر آریایی.
ایرانه
/irāne/
(ایران + ه (پسوند نسبت))، منسوب به ایران، مربوط به ایران، ایرانی، منتسب به ایران‌ زمین.
ایرج
/irāj/
1- یاری دهنده‌ی آریایی‌ها؛ 2- (اَعلام) 1) (در شاهنامه) شاهزاده‌ی ایرانی، پسر کوچک فریدون که پدرش پادشاهی ایران را به او داد. برادرانش سلم و تور بر او حسد بردند و او را کشتند پسرش منوچهر انتقام خون پدر را گرفت؛ 2) ایرج میرزا [1252-1304 شمسی] شاعر ایرانی از شاهزادگان قاجار، ملقب به جلال الممالک، از پیشگامان تحول در شعر فارسی که شعر را به زبان رایج نزدیک کرد. نخستین شاعر ایرانیِ سراینده‌ی شعرِ کودک.
ایرن
/iren/
گونه‌ای دیگر از واژه‌ی ایران، گ ایران.
ایلا
/ilā/
(عبری) 1- ایلا و ایله در قاموس کتاب مقدس به معنی درختان آمده؛ 2- (اَعلام) نام شهری در ساحل شرقی خلیج بحر قلزم.
ایلشَن
/il šan/
(ترکی) (= الشن)، ( اِلشن.
... 41 42 43 44 45  ...