آ ا ب پ ت ث ج چ ح خ د ذ ر ز ژ س ش ص ض ط ظ ع غ ف ق ک گ ل م ن و ه ی
پسر و دختر
پسر
دختر
... 21 22 23 24 25  ... 
اَروند
/arvand/
(اوستایی، aurvant) (در تفسیر پهلوی، arvand) 1- تند، تیز، چالاک، دلیر؛ 2- فر، شکوه، شأن و شوکت؛ 3- (اَعلام) 1) نام رودِ دجله؛ 2) نام پدر سهراب شاه که نسب وی به کی قباد می‌رسد.
اَروین
/arvin/
(= آروین)، ( آروین.
اَرکان
/arkān/
(عربی) 1- رکن‌ها، مبناها، پایه‌ها؛ 2- (به مجاز) بزرگان، اعیان، کارگزاران و کارگردانان حکومت.
اُرکیده
/orkide/
(فرانسوی) (در گیاهی) 1- گلی به شکل های غیرعادی و رنگ های درخشان، که یک گل برگِ آن از دو گل برگِ دیگرش بزرگتر است؛ 2- گیاه این گل که علفی است و انواع متعددی دارد که ممکن است پیچنده، بالارونده یا زمینی باشد.
اَریسا
/arisā/
(معرب یونانی) (= ایرسا)، ( ایرسا.
اریکا
/erikā/
1- (در گیاهی) فوفل، پوفل، درختی از تیره‌ی نخل ها که در مناطق گرم آسیا می‌روید، نخل هندی؛ 2- (در عربی) فُوفَل، تانبُول، کَوتَل؛ (در انگلیسی و آلمانی) اریکا، Areka،Areca .
اَزهار
/azhār/
(عربی) (جمع زَهر) (در قدیم) گل‌ها، شکوفه‌ها.
اُسامه
/osāme/
(عربی) 1- (اَعلام) نام چند تن از صحابیان پیامبر اسلام(ص) از جمله اسامه‌ ابن‌ زید؛ 2- اُسامه اسم خاص است برای شیر؛ به تعبیری این واژه به معنی شیر بیشه، اسد؛ 3- (به مجاز) دلیر و شجاع می‌باشد.
اِسحاق
/eshāq/
(عبری) (اَعلام) 1) نام پسر حضرت ابراهیم(ع) از ساره [سارا] از زمره پیامبران بنی اسرائیل. نام این پیغمبر (اسحاق) هفده بار در قرآن کریم آمده است؛ 2) سردار ایرانی که در ماوراءالنهر به خونخواهی ابومسلم برخاست [قرن 2 هجری] و بر منصور خلیفه‌ی عباسی شورید و مژده‌ی آمدن زرتشت را داد.
اَسد
/asad/
(عربی) 1- شیر، شیر درنده؛ 2- کنایه از شجاعت و بی‌باکی؛ 3- (اَعلام) نام چند تن از افراد در تاریخ از جمله برخی از اصحاب پیامبر اسلام(ص).
... 21 22 23 24 25  ...