آ
ا
ب
پ
ت
ث
ج
چ
ح
خ
د
ذ
ر
ز
ژ
س
ش
ص
ض
ط
ظ
ع
غ
ف
ق
ک
گ
ل
م
ن
و
ه
ی
ماهرو
/m.-ru/
(= ماه چهر)، ( ماه چهر.
ماهناز
/m.-nāz/
(ماه + ناز = قشنگ، زیبا) ماهروی زیبا.
ماهور
/māhur/
1- (در علوم زمین) هریک از برآمدگی های دامنه ی کوه یا برآمدگی هایی که در دشت پدید می آید؛ 2- (در موسیقی ایرانی) یکی از هفت دستگاه؛ 3- (در قدیم) (در موسیقی ایرانی) از شعبه های بیست و چهارگانه ی موسیقی ایرانی.
ماهوَر
/māhvar/
(ماه + وَر (پسوند دارندگی))، 1- دارای ویژگی و صفت ماه؛ 2- (به مجاز) زیبارو.
ماهک
/māhak/
(ماه+ ک/-ak/ (پسوند تصغیر و تحبیب)) 1- خوبروی کوچک، معشوقک زیباروی و یا خوبروی دوست داشتنی و زیباروی محبوب.
ماهکان
/māhakān/
(ماهک+ ان (پسوند نسب)) منسوب به ماهک، ( ماهک.
ماهیار
/m.-yār/
(اَعلام) (در شاهنامه) 1) یکی از دو وزیر دارا و از قاتلان او، که خود او هم به فرمان اسکندر کشته شد؛ 2) پدر آرزو و پدر زن بهرام گور، که گوهر فروش بود؛ 3) ماهیار نوابی: [1291-1379 شمسی] زبان شناس ایرانی، پژوهشگر فرهنگ ایران باستان و استاد دانشگاه، از مردم شیراز و استاد دانشگاه. مترجم درخت آسوریک و یادگار زریران، مؤلف کتاب شناسی ایران (10 جلد)، ناشر گنجینهی دستنویسهای پهلوی و پژوهشهای ایرانی.
ماهین
/māhin/
(ماه + ین (پسوند نسبت))، 1- منسوب به ماه؛ 2- (به مجاز) زیبارو.
ماکان
/mākān/
(عربی) 1- (در قدیم) آنچه بوده است؛ 2- (اَعلام) نام پسر کاکی از سران دیالمه [قرن 3و 4 هجری] که در آغاز نزد ابوالحسین ناصر در گرگان بسر میبرد و از سران با نفوذ او بود و مدتی از جانب وی بر «تمیشه» حکومت میکرد.
مایا
/māyā/
1- (اوستایی) منش نیک، بخشنده؛ 2- (اَعلام) 1) (در روم باستان) اِلههی فراوانی سبزه و بهار در نزد رومیان؛ 2) قوم سرخپوست بومی آمریکای مرکزی، که زبان ویژهی خود را دارند و پیش از ورود سفید پوستان، تمدن درخشانی داشتند.