آ ا ب پ ت ث ج چ ح خ د ذ ر ز ژ س ش ص ض ط ظ ع غ ف ق ک گ ل م ن و ه ی
پسر و دختر
پسر
دختر
... 206 207 208 209 210  ... 
ماه‌وش
/m.-vaš/
(= مهوش) ماه مانند، مانند ماه؛ (به مجاز) رعنا و زیبا و معشوقه، زیبا و درخشان. + ن.ک. مَهوش.
ماهان
/māhān/
(اَعلام) 1) نام پسر کیخسرو، پسر اردشیر، پسر قباد؛ 2) نام یکی از شهرهای استان کرمان؛ 3) نام دشت بزرگی در مغربِ تبریز.
ماهانا
/māhānā/
(ماهان+ ا (پسوند نسبت)) منسوب به ماهان، ( ماهان.
ماهتاب
/māhtāb/
پرتو ماه، شعاع ماه، نور ماه، مهتاب.
ماهِد
/māhed/
1- گسترنده، گستراننده؛ 2- نامی از نامهای باری تعالی.
ماهِده
/māhede/
(مؤنث ماهِد)، ( ماهِد.
ماهر
/māher/
(عربی) آن که در انجام کار و فن هنری استاد باشد و آن را بخوبی انجام دهد، حاذق، چیره دست.
ماهرخ
/m.-rox/
(= ماه چهر)، ( ماه چهر.
ماهرخسار
/m.-roxsār/
(= ماه چهر)، ( ماه چهر.
ماهره
/māhere/
(عربی) (مؤنث ماهر)، ع ماهر.
... 206 207 208 209 210  ...