آ
ا
ب
پ
ت
ث
ج
چ
ح
خ
د
ذ
ر
ز
ژ
س
ش
ص
ض
ط
ظ
ع
غ
ف
ق
ک
گ
ل
م
ن
و
ه
ی
فَرح
/farah/
(عربی) شادمانی، سُرور، شاد شدن، شادمان گردیدن.
فرحانگیز
/f.-āngiz/
(عربی ـ فارسی) برانگیزندهی شادی، شادی بخش، مفرح.
فرحدخت
/f.-doxt/
(عربی ـ فارسی) (فرح + دخت = دختر) دختر شاد و خوشحال.
فرحروز
/f.-ruz/
(عربی ـ فارسی) 1- آن که روزگارش به شادمانی و سُرور است؛ 2- (به مجاز) خوشبخت و کامیاب.
فرحنِسا
/f.-nesā/
(عربی) (فرح + نسا)، زنی که موجب شادی و شادمانی باشد، شادی آور، شادمان کننده.
فرحنوش
/f.-nuš/
(عربی ـ فارسی) (فرح + نوش)، 1- شادمانی و سُرور جاوید؛ 2- (به مجاز) آن که همیشه شادمان است، همیشه شاد.
فرحان
/farhān/
(عربی) شاد، شادان، مسرور، خوشحال.
فرحانه
/farhāne/
(عربی) (مؤنث فرحان)، فرحان.
فرحزاد
/farahzād/
(فرح = شادمانی و سرور + زاد = زاده)، 1- زاده ی شادمانی و سرور؛ 2- ویژگی کسی که تولدش موجب شادمانی و سرور است؛ 3- (به مجاز) نوزاد خوشقدم و خوش یمن.
فرحناز
/f.-nāz/
(عربی ـ فارسی) 1- آن که مسرور و شادمان است و دارای ناز و عشوه است؛ 2- (به مجاز) زیبا روی مسرور و شادمان.