آ ا ب پ ت ث ج چ ح خ د ذ ر ز ژ س ش ص ض ط ظ ع غ ف ق ک گ ل م ن و ه ی
پسر و دختر
پسر
دختر
... 171 172 173 174 175  ... 
فتاح
/fattāh/
(عربی) 1- (در قدیم) گشاینده؛ 2- از صفات و نام‌های خداوند.
فتانه
/fattāne/
(عربی) 1- (به مجاز) فتان، بسیار زیبا و دل‌فریب؛ 2- (در قدیم) (به مجاز) با زیبایی و دل‌فریبی.
فتح الله
/fathollāh/
(عربی) 1- پیروزی خدا؛ 2- (اَعلام) نام وزیرِ امیر مبارزالدین محمّد (معاصر حافظ).
فَجر
/fajr/
(عربی) 1- نوری که از مدتی پیش از طلوع خورشید به زمین می تابد، سپیده ی صبح، فلق؛ 2- سوره ی هشتادو نهم از قرآن کریم ، دارای سی آیه.
فخرالدین
/faxroddin/
(عربی) 1- موجب نازش و افتخار آیین و کیش؛ 2-(اَعلام) 1) فخرالدین اسعد گرگانی: [زنده در 446 هجری] شاعر ایرانی، سراینده‌ی منظومه‌ی ویس و رامین؛ 2) پادشاه [695-706 قمری] آل کرت، که در جنگ با سپاه الجایتو درگذشت؛ 3) فخرالدین حوایجی: [زنده در 658 هجری] وزیر ابوبکرابن اسعد، اتابک فارسی و از معاصران سعدی.
فخرالزمان
/faxrozzamān/
(عربی) شخص برجسته، گزیده، و مایه‌ی مباهات در زمان خود.
فخرجهان
/faxr(e) jahān/
(عربی ـ معرب) موجب نازش و افتخار دنیا.
فخری
/faxri/
(عربی ـ فارسی) (فخر + ی (پسوند نسبت))، منسوب به فخر، فخر. 1- ، 2- و 3-
فخریه
/faxriyye/
(عربی) (فخر + ایّه (پسوند نسبت))، منسوب به فخر، فخر. 1- ، 2- و 3-
فُرات
/forāt/
(عربی) خوشترین آب، آب شیرین، آب بسیار گوارا، آبی که از فرط گوارایی عطش را بشکند.
... 171 172 173 174 175  ...