آ
ا
ب
پ
ت
ث
ج
چ
ح
خ
د
ذ
ر
ز
ژ
س
ش
ص
ض
ط
ظ
ع
غ
ف
ق
ک
گ
ل
م
ن
و
ه
ی
نام های پسر و دختر که با حرف «ش» شروع میشوند
شاپور
/šāpur/
1- پسر شاه، شاه زاده؛ 2- (اَعلام) 1) (در شاهنامه) نام چند پهلوان ایرانی. شاپور: پسر نستوه و نوهی گودرز، که در جنگ نوذر با افراسیاب کشته شد؛ شاپور: از پهلوانان روزگار قباد ساسانی، معروف به شاپور رازی ؛ شاپور: از سرداران خسرو پرویز در جنگ با بهرام چوبین؛ 2) شاپور نام سه تن از شاهان ساسانی. شاپور اول: [241-272 میلادی]، پسر اردشیر بابکان، که با رومیان جنگید و والرین امپراتور روم را با گروهی از سپاهیانش اسیر کرد و به ایران آورد. مانی در زمان او ظهور کرد؛ شاپور دوم معروف به شاپور ذوالکتاف: شاه ایران [310-379 میلادی] پسر هرمز دوم. در زمان او جنگ با روم و با ترکان آسیای مرکزی ادامه یافت و سختگیری نسبت به غیر زرتشتیان بیشتر شد؛ شاپور سوم: شاه ایران [383-388 میلادی]، پسر شاپور ذوالکتاف. در زمان او ارمنستان میان ایران و روم تقسیم شد. او به دست اشراف کشته شد؛ 3) شاپور: (= شاهپور) نام بخشی از رود هلّه در مسیر عبور از کازرون؛ 4) شاپور: (= شاهور، شاوور) رودی در استان خوزستان به طول 130 کیلومتر، که از رودخانهی کرخه جدا میشود و پس از گذشتن از شهرستان دزفول و شهرهای شوش و اهواز به رود کارون میریزد؛ 5) شاپور ابن سهل: [قرن 3هجری] پزشک مسیحی بیمارستان جندیشاپور، مؤلف چند کتاب پزشکی، از جمله: قرابادین.
شاداب
/šādāb/
با طراوت، تازه، شاد، شادان، مسرور.
شادان
/šādān/
1- شاد، مسرور؛ 2- (در حالت قیدی) باحال شاد، شادمانه.
شادلین
/šādlin/
(شاد + لین = نرمی و ملایمت)، شاد رویِ نرمخو و آرام.
شادمان
/šād(e)mān/
1- شاد، خوشحال و مسرور؛ 2- (در حالت قیدی) با شادی و خوشحالی، شادمانه.
شادمهر
/š.-mehr/
1- (به مجاز) ویژگی آن که دارای شادی و مهربانی است؛ 2- (اَعلام) 1) شهر یا جایگاهی در نیشابور؛ 2) نام روستایی در تربت حیدریه.
شادی
/šādi/
1- وضع و حالت شاد، شاد بودن، خوشحالی، سرور؛ 2- (در قدیم) جشن؛ 3- (در عرفان) بسطی که پس از قبض برای سالک حاصل میشود.
شادیه
/šādiye/
(شادی+ ه (پسوند نسبت))، منسوب به شادی، ( شادی.
شانلی
/šānli/
( ترکی) 1- افتخار آمیز؛ 2- مشهور.
شاهپری
/šāh pari/
پری، عنبر.