آ
ا
ب
پ
ت
ث
ج
چ
ح
خ
د
ذ
ر
ز
ژ
س
ش
ص
ض
ط
ظ
ع
غ
ف
ق
ک
گ
ل
م
ن
و
ه
ی
حَسُّون
/hasun/
(عربی) 1- نام پرندهای، سهره؛ 2- (در عربی) شُوَیکیّ؛ 3- (در گویشهای محلی خوزستان) مُصَغر حسن و گاه برای تحبیب به معنی حسن دوست داشتنی.
حسن
/hasan/
حَسَن در لغت صفت مذکر از حُسن به معنای نیکو و زیباست . و نیز از «حَسَنَ یَحسُنُ حُسناً» به معنی زیبا شد و نیکو شد . بقول حافظ:
جمال حسن در حّد نصاب است زکاتم ده که مسکین و فقیرم
همچنین به معنای ملاحت، بهجت و صحت بکار می رود .
حسن نام دومین امام معصوم فرزند امام علی (ع) و فاطمه زهرا (س) است که او را سبط اکبر رسول الله (ص) هم می گویند. امام حسن (ع) در علم و حلم و مهربانی زبانزد خاص و عام بوده است. دوران ده ساله امامت آن بزرگوار با خلافت غاصبانه معاویه پسر ابوسفیان همراه بوده است که سرانجام با حیله معاویه در 28 صفر سال 50 هجری به فیض شهادت نائل آمد.
هر کس نام فرزندش حسن باشد و حرمت این نام در آن خانواده حفظ گردد، تأثیر اخلاقی و روانی بسزائی در اعضای خانواده خواهد داشت بطوریکه همگان به ویژه فردی که نام او «حسن» است به حُسن خلق و گذشت و مهربانی آراسته خواهد شد. و پیام آیه شریفه: «فتقبّلها ربُّها بقبولٌ حسنٍ و أًنبتَها نباتاً حسناً » در حق آنها جاری خواهد شد. توسل به نام امام حسن (ع) و ذکر مدام آن در سحرها و بعد از نماز صبح موجب جوشش محبت در اعضای خانواده و خوش نامی در بین جامعه و رفع کدورت ها و دلتنگی ها در بین خویشاوندان خواهد شد. و در فردای قیامت کسانی که به این نام مزیّن هستند با ذکر نامشان در صحرای محشر مورد شفاعت آن بزرگوار قرار خواهند گرفت.
ز عشق آل طه گشته ام مست دگر حالی از این خوشتر نخواهم
بـرای زینت جان در دو عالـم بجـز خُلق حسن زیور نـخواهـم
حسن رضا
/h.-rezā/
(عربی) از نام های مرکب، حسن و رضا.
حَسْنا
/hasnā/
(عربی) 1- (= حَسناء)، زیبا، زن زیبا؛ 2- (در اعلام) نام شاعره برمکی.
حسنعلی
/h.-ali/
(عربی) 1- از نامهای مرکب، حسن و علی؛ 2-(اَعلام) حسنعلی قراقوینلو، آخرین امیر [872-873 قمری] قراقوینلو، فرزند و جانشین جهانشاه، که از شیخ حسن جلایری شکست خورد و به دست پسر او کشته شد.
حَسنه
/hasane/
(عربی) خوب، نیک، پسندیده، عمل نیک و پسندیده؛ عمل پسندیده به ویژه عمل مطابق با شرع، کار نیک.
حُسنی
/hosnā/
(عربی) (در قدیم) نیک، پسندیده.
حُسنیه
/hosniye/
(عربی) نیکوتر، کار نیک، عاقبت نیکو.
حَسیب
/hasib/
(عربی) 1- (در قدیم) دارای فضل و کمال اکتسابی یا ذاتی، بزرگوار؛ 2- از اسامی خداوند.
حَسِیبا
/haseybā/
(عربی ـ فارسی) (حَسِیب = پاک نژاد، پاکزاد، اصیل + ا (پسوند نسبت))، دارای اصل و نسب، پاک نژاد، پاکزاد و اصیل.