آ
ا
ب
پ
ت
ث
ج
چ
ح
خ
د
ذ
ر
ز
ژ
س
ش
ص
ض
ط
ظ
ع
غ
ف
ق
ک
گ
ل
م
ن
و
ه
ی
پونه
/pune/
(در گیاهی) گیاهی علفی، یک ساله و معطر از خانوادهی نعناع که برگها وگلهای آن مصرف دارویی دارد؛ پودنه.
پویا
/puyā/
1- ویژگی آن که حرکت میکند و دارای استعداد یا توان دگرگونی در جهت برتری و پیشرفت است؛ 2- (در قدیم) آن که برای به دست آوردن چیزی میکوشد، دونده پی چیزی وجویندهی آن؛ 3- (اَعلام) میرزا مهدی پویا معروف به «آقاپویا» عالم و مبلّغ شیعی در شبه قاره هند.
پویان
/puyān/
(در قدیم) 1- آن که در حال حرکت به نرمی و آرامی است، روان؛ 2- دونده، دوان، شتابان؛ جوینده؛ 3- جستجو کننده.
پویه
/puye/
1- فرایند؛ 2- (در قدیم) حرکت یا رفتن نه به تندی نه به آهستگی، دویدن.
پَیام
/payām/
1- الهام، وحی؛ 2- مطلبی که به شکل کلام، نوشته یا نشانهای از فرد یا گروهی به فرد یا گروه دیگر فرستاده شود.
پیرایه
/pirāye/
1- زیور و زینت؛ 2- طلا، جواهر و مانند آنها که به عنوان زیور و زینت به کسی یا چیزی میافزایند؛ 3- (در قدیم) ظرف، پیاله، پیمانه.
پیروز
/piruz/
(= فیروز)، 1- غلبه کننده بر حریف در جنگ یا مسابقه؛ 2- فرخنده، مبارک، خجسته؛ 3- (در قدیم) از صفات خداوند؛ 4- (در قدیم ) خوشحال، شاد؛ 5- (در حالت قیدی) (در قدیم) با خوشحالی و شادی؛ 6- (در قدیم) فیروزه [سنگ قیمتی]؛ 7- (به مجاز) کبود؛ 8- (اَعلام) نام سه تن از شاهان ساسانی 1) پیروز اول [459-484 میلادی]، که پس از شکست دادن برادرش هرمز سوم به تخت نشست. در جنگ با هپتالیان کشته شد. 2) پیروز دوم [631 میلادی] که مدت کوتاهی پادشاهی کرد. 3) پیروزسوم پسر یزدگرد سوم، که پس از کشته شدن پدرش [652 میلادی] به ترکستان گریخت و خود را شاه خواند و در آنجا به یاری چینیان دولتی تشکیل داد. ولی با حمله ی مسلمانان به چین گریخت. [684 میلادی].
پیروزه
/piruze/
(= فیروزه)، ( فیروزه.
پیشرو
/pišro(w)/
1- آن که پیشرفت کرده، پیشتاز، پیشگام؛ 2- (به مجاز) رهبر، پیشوا، مقتدا، 3- آن که جلوتر از دیگران یا پیشاپیش آنان حرکت میکند، طلایه دار؛ 4- پیش رونده.
پیمان
/peymān/
قراری که دو یا چند تن میگذارند تا کاری انجام دهند یا تعهدی نسبت به هم یا به کسی داشته باشند؛ قرار، عهد.