آ
ا
ب
پ
ت
ث
ج
چ
ح
خ
د
ذ
ر
ز
ژ
س
ش
ص
ض
ط
ظ
ع
غ
ف
ق
ک
گ
ل
م
ن
و
ه
ی
امیرپوریا
/a.-puriyā/
(عربی ـ فارسی) از نامهای مرکب، ( امیر و پوریا.
امیرپویان
/a.-puyān/
(عربی ـ فارسی)، از نام های مرکب، ه امیر و پویان.
امیرجواد
/a.-javād/
(عربی) امیر جوانمرد، پادشاه راد و بخشنده، حاکم سخی.
امیرحِسام
/a.-hesām/
(عربی) (به مجاز) پادشاه و امیری که دارای شمشیری تیز و برنده است.
امیرحسن
/a.-hasan/
(عربی) 1- پادشاه خوب و نیکو، فرمانده ی خوب؛ 2- (اَعلام) امیرحسن دهلوی ملقب به نجمالدین، عارف، شاعر فارسیگوی هندی و خوشنویس [قرن 8 هجری] متخلص به حسن که به تشویق امیرخسرو دهلوی به تصوف گرایش پیدا کرد.
امیرحسین
/a.-hoseyn/
(عربی) امیر خوب و نیکو، پادشاه نیک، حاکم صاحب جمال.
امیرحمزه
/a.-hamze/
(عربی) از نامهای مرکب، ( امیر و حمزه.
امیرخسرو
/a.-xosro(w)/
( عربی _ فارسی ) 1- امیر و پادشاه عظیم الشأن؛ 2- (اَعلام) امیر خسرو دهلوی شاعر بزرگ فارسیگوی هند دارای تبار ترک [قرن 7 و 8 هجری].
امیررضا
/a.-rezā/
(عربی) پادشاه راضی و خشنود، فرمانده و سردار خشنود و خوشدل.
امیرساسان
/a.-sāsān/
(عربی ـ فارسی) از نامهای مرکب، ی امیر و ساسان.