آ ا ب پ ت ث ج چ ح خ د ذ ر ز ژ س ش ص ض ط ظ ع غ ف ق ک گ ل م ن و ه ی
پسر و دختر
پسر
دختر
... 31 32 33 34 35  ... 
امیدعلی
/o.-ali/
(فارسی ـ عربی) امید داشتن به لطف علی (منظور امام علی (ع)).
امیده
/om(m)ide/
(اَعلام) (= آپتین و آتبین)، ( آتبین.
امیدوار
/omi(m)dvār/
1- آرزومند، متوقع، منتظر؛ 2- ویژگی آن که احساس دلگرم کننده نسبت به برآورده شدنِ خواسته‌هایش دارد، یا آن که به طور کلی به آینده خوش بین است؛ 3- (در قدیم) آن که یا آنچه به او (آن) امید وجود دارد، مایه‌ی امید.
امیر
/amir/
(عربی) پادشاه، حاکم، درجه‌ای پایین‌تر از پادشاه، فرمانده‌ی سپاه، سردار، سپهسالار.
امیرابراهیم
/a.-ebrāhim/
(عربی ـ عبری)، از نام های مرکب، ( امیر و ابراهیم.
امیرابوالفضل
/a.-abolfazl/
(عربی) از نام‌های مرکب، ( امیر و ابوالفضل.
امیراحسان
/a.-ehsān/
(عربی) امیر بخشنده، امیر نیکوکار.
امیراحمد
/a.-ahmad/
(عربی) امیر بسیار ستوده، پادشاه و حاکم ستوده شده، فرمانده و امیر ستودنی.
امیراردلان
/a.-ardelān/
(عربی ـ فارسی) 1- از نام‌های مرکب؛ 2- (به تعبیری) امیر سرزمین مقدس و پاک.
امیرارسلان
/a.-arsalān/
(عربی ـ ترکی) 1- (به مجاز) امیر و پادشاه شجاع و دلیر؛ 2- (اَعلام) امیر ارسلان رومی پسر پادشاه روم و قهرمان داستان مشهور فارسی از نقیب الممالک، داستان سرای دربار ناصرالدین شاه.
... 31 32 33 34 35  ...