آ ا ب پ ت ث ج چ ح خ د ذ ر ز ژ س ش ص ض ط ظ ع غ ف ق ک گ ل م ن و ه ی
پسر و دختر
پسر
دختر
... 136 137 138 139 140  ... 
شهداد
/šahdād/
(= شاه داد) [شاه (در عرفان) = خداوند + داد = داده، آفریده]، 1- آفریده‌ی خداوند؛ 2- (اَعلام) بخشی از شهرستان کرمان.
شهدخت
/šah doxt/
(شه = شاه + دخت = دختر)، 1- دختر شاه؛ 2- (به مجاز) عالی قدر و ارزشمند.
شهراد
/šah rād/
پادشاهِ جوانمرد.
شهرام
/šahrām/
1- مطیع شاه، رام شاه؛ 2- آرام شاه، موجب آرامش شاه.
شهربانو
/šahr bānu/
1- (در قدیم) همسر پادشاه، ملکه؛ 2- (اَعلام) دختر یزدگرد سوم آخرین شاه ساسانی، که گفته می‌شود پس از اسیر شدن به دست مسلمانان، به عقد امام حسین(ع) در آمد و امام زین‌العابدین(ع) فرزند اوست. بقعه‌ای به نام بی‌بی‌شهربانو در شهرری به آرامگاه او معروف است.
شهرخ
/šah rox/
(= شاهرخ)، شاهرخ. 1-
شهرداد
/šahr dād/
(شهر + داد = داده، آفریده)، زاده‌ی شهر، شهری.
شهرزاد
/šahr zād/
1- (مخفف شهرزاده)، زاده‌ی شهر، شهری؛ 2- (اَعلام) شخصیت اصلی کتاب هزار و یک شب، که به همسری پادشاه در می‌آید و هر شب بخشی از داستانهای هزار و یک شب را برای او نقل می‌کند.
شهرناز
/šāhrnāz/
(اعلام) (در شاهنامه) نام دختر جمشید که او را با خواهرش ارنواز به ایوان ضحاک بردند و ضحاک او را از جادویی بپرورد و کژی و بدخویی آموخت و چون فریدون به کاخ ضحاک درآمد فرمان داد تا او و ارنواز را از شبستان ضحاک به در آورند و به راه یزدان رهنمون گشتند.
شهره
/šohre/
(عربی) مشهور، نامور.
... 136 137 138 139 140  ...