آ
ا
ب
پ
ت
ث
ج
چ
ح
خ
د
ذ
ر
ز
ژ
س
ش
ص
ض
ط
ظ
ع
غ
ف
ق
ک
گ
ل
م
ن
و
ه
ی
آبتین
/ābtin/
(اَعلام) (= آپتین و آتبین)، ( آتبین.
آبنوس
/ābnus/
1- (یونانی) چوبی سیاهرنگ و سخت و سنگین (گران بها)؛ 2- (در گیاهی) درختی هم خانواده با خرمالو که بیشتر در مناطق گرمسیری آسیا و آفریقا میرویَد؛ شیز.
آتا
/ātā/
(ترکی) 1- پدر، جد، سرپرست، ریش سفید؛ 2- (اَعلام) نام پادشاهی در دامنههای شمالی جبال «نیشپو» که در جنوب آن «داگارا» واقع بود. و محتملاً در نقطهای [در جغرافیای قدیم] از ناحیهی صحنه (سنندج) که توسط لشکر آشوریان تار و مار شد.
آتاناز
/ātā nāz/
(ترکی ـ فارسی) افتخار پدر، موجب آسایش و شادکامی پدر، عزیزِ پدر.
آتبین
/ātbin/
(اوستایی، āthvoya) 1- به معنی از خاندانِ «آثویه»؛ 2- (در دساتیر) نفس کامل و نیکوکار و صاحب گفتار و کردار نیک و اسعدالسعدا معنی شده است (؟). 3- (اَعلام) (در شاهنامه) پدر فریدون که صورت درست آن همین گونه (آتبین) است؛ [ناسخان در رسم الخط آن را به «آبتین» تبدیل کردهاند، اما در سنسکریت āptiyā با تقدیم باء فارسی بر تاء آمده «بارتوله 323» و بنابراین آبتین نیز محملی پیدا کند. طبری«افریذون ابن اثفیان» (ج1ص99)، بیرونی«اثفیان» (آثارالباقیه226)، مجمل التواریخ والقصص ص26 «اثفیال= اثفیان»، شاهنامه «آبتین» (نقل از برهان قاطع، به اهتمام دکتر معین، ص13، پاورقی آتبین)].
آتریسا
/ātrisā/
1- آتشگون، آذرگون، مانند آتش؛ 2- (به مجاز) زیبارو.
آتَرین
/ātarin/
1- (آتر = آتش + ین (پسوند نسبت))، منسوب به آتش، آتشین؛ 2- (به مجاز) زیبارو؛ 3- (اَعلام) (در دورهی هخامنشی) آترین بانویی نامدار از بازماندگان کمبوجیه پسر کوروش شاه بود که بر داریوش بزرگ شورش کرد.
آتَرینا
/ātarinā/
(آتَرین+ا (پسوند نسبت))،منسوب به آترین (؟) ( آترین. 1- و 2-
آتنا
/ātenā/
1- (عربی) از واژههای قرآنی در سوره بقره، آلعمران و کهف به معنای عطا کن به ما، ببخش به ما؛ 2- (اَعلام) (در یونان باستان) آتنا رب النوع یونانی مظهر اندیشه، هنرها، دانشها و صنعت، دختر زئوس و الههای است که اسم خود را به شهر «آتن» داده.
آتور
/ātur/
(پهلوی) 1- آتش، آذر؛ 2- (اَعلام) 1) یک بخش از تقویم قدیمی ایرانی که مغهای دوران پادشاهی ماد بر پایه روح و زروانی آن را تغییر دادهاند؛ 2) نام فرشتهی در ایران باستان.