آ ا ب پ ت ث ج چ ح خ د ذ ر ز ژ س ش ص ض ط ظ ع غ ف ق ک گ ل م ن و ه ی
پسر و دختر
پسر
دختر

نام های دختر که با حرف «م» شروع میشوند

1 2 3 4 5  ... 
ماندانا
/māndānā/
1- (در یونانی) mav avn ؛ 2- (در پارسی باستان) mand به معنی عنبر سیاه؛ 3- (اَعلام) [قرن 6 پیش از میلاد] دختر آستیاگس (= ایشتوویگو) آخرین پادشاه ماد، زن کمبوجیه‌ی اول و مادر کوروشِ کبیر.
ماندگار
/mānd(e)gār/
کسی که در جایی اقامت (دایمی و طولانی) کند، پایدار، با دوام، ماندنی. [در فرهنگ معین آمده: گاه این کلمه را برای فرزندی دهند که برادران و خواهران قبل از او در کودکی فوت کرده‌اند (برای تفأل به ادامه زندگی او)].
مانِلی
/māneli/
(مازندرانی)، 1- بمان برایم (؟)؛ 2- (اَعلام) (نام شخصیتی در شعر علی اسفندیاری (نیما یوشیج)).
مانیا
/māniyā/
1- (در پارسی باستان) خانه، سرای؛ 2- (در پهلوی) برابر با واژه‌ی مان به معنی خانه و مسکن؛ 3- (در یونانی، mania) شیدایی، عشقِ شدید، شوقِ مفرط، شیفتگی؛ 4- (اَعلام) 1) نام زن زِنیس حاکم ولایت اِاُلی جزو ایالات تحت فرماندهی فرناباذ [سردار بزرگ ایران در زمان اردشیر دوم هخامنشی] ؛ 2) مانیا اسکو دوسکا معروف به ماری کوری، فیزیک دان شهیر فرانسوی.
ماه
/māh/
1- (در نجوم) جِرم آسمانی نسبتاً بزرگی که شب‌ها به صورت لکه‌ی روشن بزرگی از زمین دیده می‌شود و هر 29 تا 30 شبانه روز یک بار دور زمین می‌گردد؛ 2- قمر؛ 3- (در گفتگو) (به مجاز) بسیار خوب و دوست داشتنی؛ 4- (در گفتگو) (به مجاز) زیبا و قشنگ؛ 5- (در گفتگو) (به مجاز) به صورت دلنشین و زیبا؛ 6- (در قدیم) (به مجاز) دختر و زن زیباروی؛ 7- (در قدیم) (به مجاز) چهره‌ی زیبا.
ماه پسند
/m.-pasand/
(ماه + پسند = جزء پسین بعضی از کلمه های مرکّب، به معنی «پسندیده» یا «قبول شوند») 1- ویژگی کسی که پسندیده و مورد قبول ماه می باشد؛ 2- (به مجاز) زیباروی چون ماه.
ماه طَلعت
/m.-taleat/
(فارسی ـ عربی)، 1- ماه سیما، ماه چهره؛ 2- (به مجاز) زیبارو.
ماه گل
/m.-gol/
1- گلِ ماه؛ 2- (به مجاز) زیبارو. + ن.ک. مَهگل.
ماه منیر
/m.-monir/
(فارسی ـ عربی) 1- ماه درخشان و تابان؛ 2- (به مجاز) زیبارو.
ماه‌آفرین
/m.-āfarin/
1- آفریده‌ی ماه؛ 2- (به مجاز) زیبارو(ی)؛ 3- (اَعلام) نام یکی از زنان فتحعلی شاه قاجار و مادر زبیده.
1 2 3 4 5  ...