آ ا ب پ ت ث ج چ ح خ د ذ ر ز ژ س ش ص ض ط ظ ع غ ف ق ک گ ل م ن و ه ی
پسر و دختر
پسر
دختر

نام های دختر که با حرف «ف» شروع میشوند

... 6 7 8 9 
فریوش
/farivaš/
(= فریوار)، فریوار.
فصیحه
/fasihe/
(عربی) (مؤنث فصیح)، ، فصیح 1- ، 2- ،3-.
فِضه
/fezze/
(عربی) 1- (در قدیم) به معنای نقره و سیم؛ 2- (اَعلام) نام خادم حضرت فاطمه(س).
فَضیلت
/fazilat/
(عربی) 1- برتری در دانش، هنر و اخلاق، فضل؛ 2-ارزش و اهمیت؛ 3- (در قدیم) (در علم اخلاق) ویژگی‌های ستوده‌ی اخلاقی در مقابلِ زذیلت.
فضیله
/fazile/
(عربی) (= فضیلت) 1- برتری در دانش، هنر و اخلاق، فضل؛ 2- ارزش و اهمیت، شرف؛ 3- (در قدیم) در علم اخلاق، ویژگی های ستوده ی اخلاقی.
فَهامه
/fahhāme/
(عربی) (مؤنث فَهام)، فَهام.
فهمیده
/fahmide/
(عربی ـ فارسی) (صفت فاعلی از فهمیدن)، 1- دارای فهم، دانا؛ 2- (در حالت قیدی) از روی فهم، آگاهانه.
فهیمه
/fahime/
(عربی) (مؤنث فهیم)، فهیم.
فوزیه
/fuziye/
(عربی) زن پیروز در هر کار و امری، رستگار و موفق.
فوژان
/fužān/
فریاد، آه و بانگ بلند.
... 6 7 8 9