آ ا ب پ ت ث ج چ ح خ د ذ ر ز ژ س ش ص ض ط ظ ع غ ف ق ک گ ل م ن و ه ی
پسر و دختر
پسر
دختر

نام های دختر که با حرف «ف» شروع میشوند

1 2 3 4 5  ... 
فاطمه‌سما
/f.-samā/
(عربی) از نام‌های مرکب، فاطمه و سما.
فاطمه‌سیما
/f.-simā/
(عربی) از نام‌های مرکب، فاطمه و سیما.
فاطمه‌محیا
/f.-mahyā/
(عربی) از نام‌های مرکب، فاطمه و محیا.
فاطمه‌معصومه
/f.-maesume/
(عربی) 1- از نام‌های مرکب، ا فاطمه و معصومه؛ 2- فاطمه‌ی بی‌گناه و پاک.
فاطمه‌نِسا
/f.-nesā/
(عربی) از نام‌های مرکب، فاطمه و نسا.
فاطیما
/fātimā/
(= فاطمه) (اعلام) دهکده ای در غرب پرتغال، نزدیکی لیریا. در نزدیکی آن در سال 1917 میلادی چند چوپان بچه مدعی دیدار حضرت مریم شدند. از آن پس، آن محل زیارتگاه شد و امروز یکی از مراکز بزرگ زیارتی کاتولیکان رومی است.
فایضه
/fāyeze، fā’eze/
(عربی) (مؤنث فایض، فائض) فیض رسان، فایده بخش (زن).
فتانه
/fattāne/
(عربی) 1- (به مجاز) فتان، بسیار زیبا و دل‌فریب؛ 2- (در قدیم) (به مجاز) با زیبایی و دل‌فریبی.
فَجر
/fajr/
(عربی) 1- نوری که از مدتی پیش از طلوع خورشید به زمین می تابد، سپیده ی صبح، فلق؛ 2- سوره ی هشتادو نهم از قرآن کریم ، دارای سی آیه.
فخرالزمان
/faxrozzamān/
(عربی) شخص برجسته، گزیده، و مایه‌ی مباهات در زمان خود.
1 2 3 4 5  ...