آ ا ب پ ت ث ج چ ح خ د ذ ر ز ژ س ش ص ض ط ظ ع غ ف ق ک گ ل م ن و ه ی
پسر و دختر
پسر
دختر

نام های پسر که با حرف «س» شروع میشوند

... 6 7 
سهراب
/sohrāb/
1- دارنده‌ی آب و رنگ سرخ، سرخاب؛ 2- (اَعلام) (در شاهنامه) پسر رستم از تهمینه، که در توران زاده و بزرگ شد و در جستجوی پدر با سپاهی به ایران آمد. پدر و پسر بی آنکه یکدیگر را بشناسند باهم جنگیدند و هنگامی که رستم پهلوی او را با خنجر شکافت، آنگاه سهراب را شناخت.
سَهند
/sahand/
(اَعلام) کوه آتش‌فشانی قدیمی و خاموش در جنوب آذربایجان شرقی میان تبریز و مراغه، که بلندترین قله‌اش 3722 متر است.
سُهیل
/soheyl/
(عربی) (اَعلام) روشن‌ترین ستاره‌ی صورت فلکیِ کشتی (سفینه) و دومین ستاره‌ی درخشان آسمان، که در نواحی جنوبی ایران در مواقع محدودی از سال مشاهده می‌شود.
سَواک
/savak/
رفتار نرم، رفتار نرم و آهسته.
سوران
/surān/
(کردی) 1- نام منطقه ای وسیع در کردستان؛ 2- یکی از چهار لهجه ی اصلی زبان کردی.
سورِن
/suren/
(اَعلام) 1) (= سورِنا) [قرن اول پیش از میلاد] سردار ایرانی، فرمانده سپاهیان ایران در جنگ با روم، که به کشته شدن کراسوس امپراتور روم انجامید [53 پیش از میلاد]. سورن بعدها به فرمان اُرُد اول اشکانی کشته شد؛ 2) یکی از خاندانهای هفتگانه عصر ساسانی که محل اقامت ایشان سیستان و بلوچستان بوده است.
سورِنا
/surenā/
(اَعلام) 1) (= سورِنا) [قرن اول پیش از میلاد] سردار ایرانی، فرمانده سپاهیان ایران در جنگ با روم، که به کشته شدن کراسوس امپراتور روم انجامید [53 پیش از میلاد]. سورن بعدها به فرمان اُرُد اول اشکانی کشته شد؛ 2) یکی از خاندانهای هفتگانه عصر ساسانی که محل اقامت ایشان سیستان و بلوچستان بوده است.
سورین
/surin/
1- (در ایران باستان) نیرومند، قدرتمند؛ 2- (اَعلام) 1) یکی از خاندان ساسانی؛ 2) نام سرداری در زمان شاپور دوم.
سوشیانت
/sušiyānt/
(اوستایی) 1- به معنی نجات دهنده؛ 2- (اَعلام) منجی موعود در دین زرتشتی.
سیامک
/siyāmak/
1- دارای موی سیاه؛ 2- (اَعلام) 1) (در شاهنامه) پسر کیومرث شاه پیشدادی که به دست دیوان کشته شد و پسر سیامک، (هوشنگ) انتقام او را گرفت؛ 2) پهلوان تورانی در جنگ یازده رخ، که به دست گرازه، پهلوان ایرانی کشته شد.
... 6 7