آ ا ب پ ت ث ج چ ح خ د ذ ر ز ژ س ش ص ض ط ظ ع غ ف ق ک گ ل م ن و ه ی
پسر و دختر
پسر
دختر

نام های دختر که با حرف «ح» شروع میشوند

1 2 3 4 5 
حَنیسه
/hanise/
(عربی) زن شجاع.
حنیفه
/hanife/
(عربی) (مؤنث حنیف) دختر درست و پاک، دختر راستین، زن ثابت قدم در دین.
حوا
/havā/
(عربی)1- نخستین انسان ماده در مذاهب سامی؛ 2- (در نجوم) (= ماراَفسای) صورت فلکی بزرگی در آسمان نیمکره‌ی جنوبی، که آن را به صورت مارگیری مجسم می کنند که ماری را با دو دست گرفته است؛ 3- (اَعلام) به روایت تورات و قرآن، نخستین زنی که خدا آفرید، همسر حضرت آدم(ع) .
حورا
/ho(w)rā/
(عربی) 1- (در قدیم) (در ادیان) حور، زن زیبای بهشتی؛ 2- زنِ سفید پوستِ سیاه چشم و موی.
حورالعین
/hurolein/
(عربی) (در قدیم) زن یا زنان سفیدپوست درشت چشم.
حوروش
/ho(w)rvaš/
(عربی ـ فارسی) (حور+ وش (پسوند شباهت)) دختری چون زن (زنان) زیبای بهشتی.
حوری
/huri/
(عربی ـ فارسی) 1- (در ادیان) حور؛ 2- (به مجاز)، زن زیبا.
حوریا
/horiyā/
(عربی ـ فارسی ـ فارسی) [حور = زن زیبای بهشتی، زنان زیبای بهشتی+ ی (پسوند نسبت) + ا (پسوند نسبت)]، 1- منسوب به حور؛ 2- (به مجاز) زن یا دختر حورچهر، زن زیبارو و پری‌گونه.
حوریه
/huriye/
(عربی) زن سفید پوست و زیباروی.
حکیمه
/hakime/
(عربی) (مؤنث حکیم)، زن حکیم و دانشمند.
1 2 3 4 5