آ
ا
ب
پ
ت
ث
ج
چ
ح
خ
د
ذ
ر
ز
ژ
س
ش
ص
ض
ط
ظ
ع
غ
ف
ق
ک
گ
ل
م
ن
و
ه
ی
نام های دختر که با حرف «ک» شروع میشوند
کعبه
/kaebe/
(عربی) 1- مرتفع، جای چهارگوش، مکعب؛ 2- (اعلام) (= بیتالله الحرام): بنایی به شکل مکعب مستطیل در ابعاد حدود 12×10×15 متر در شهر مکه، در کشور عربستان سعودی، قبله گاه مسلمانان جهان و مقدسترین مکان مذهبی در اسلام.
کلثوم
/kolsum/
(عربی) 1- پرگوشت رخسار بیترشرویی، دارای گونه و چهرهی پر گوشت؛ 2- (به مجاز) زیبا چهره؛ 3- (اَعلام) ام کلثوم نام دختر پیامبر اسلام(ص).
کَمند
/kamand/
1- (به مجاز) آنچه به وسیلهی آن کسی را گرفتار میکنند، دام؛ 2- (در قدیم) (به مجاز) گیسو.
کوثر
/ko(w)sar/
(عربی) (اَعلام) 1) سورهی صد و هشتم از قرآن کریم دارای سه آیه؛ 2) (در ادیان) جویبار، چشمه یا حوضی در بهشت؛ 3) نام شهرستانی در جنوب شرقی استان اردبیل.
کوکب
/ko(w)kab/
(عربی) 1- (در نجوم) ستاره؛ 2- (در گیاهی) گل زینتی درشتِ پُر پَر به رنگهای ارغوانی، سفید، زرد، قرمز یا بنفش.
کیارا
/kiyārā/
تاسه، میل و خواهش به خوردن چیزهای بیقاعده (ناباب) چنانکه این حالت در زنان آبستن پدید میآید. [دکتر معین در جلد پنجم برهان (ص239) آورده است بنا بر قاعدهی تبدیل «و» به «گ» به نظر میرسد اصل کلمه «گیار» بوده (= ویار) و «ا» آخر کلمه الف اطلاق است در آخر شعر، و فرهنگ نویسان آن را جزو کلمه گرفتهاند و در همین کتاب (منظور برهان) این اشتباه نظیر دارد].
کیانا
/ki(e)yānā/
(سریانی، kyānā) 1- طبیعت، جوهر؛ 2- (در اصطلاح فلاسفه) طبایع.
کیاناز
/kiyā nāz/
(کیا+ ناز (افتخار، فخر، تفاخر)) 1- موجب افتخار پادشاهان و سروران و بزرگان؛ 2- (به مجاز) بزرگزاده.
کیاندخت
/ki(e)yān doxt/
دختر بزرگان و سروران، دختری که نژاد و تبار او به بزرگان و سروران میرسد.
کیژان
/kižān/
(کردی) دختران.