آ ا ب پ ت ث ج چ ح خ د ذ ر ز ژ س ش ص ض ط ظ ع غ ف ق ک گ ل م ن و ه ی
پسر و دختر
پسر
دختر

نام های پسر و دختر که با حرف «ه» شروع میشوند

1 2 3 4 5  ... 
همدم
/hamdam/
(به مجاز) همنشین، مونس.
همراز
/hamrāz/
1- ویژگی هر یک از دو یا چند نفری که راز خود را به یکدیگر می‌گویند؛ 2- همدم، همنشین، مونس.
همیلا
/hamilā/
(اَعلام) نام یکی از ندیمه‌های شیرین در خسرو و شیرین نظامی.
هَنا
/hanā/
(عربی) شادمانی و خوشبختی.
هنگامه
/he(a)ngāme/
1- شورش، فتنه، آشوب؛ 2- (در گفتگو) (به مجاز) شگفت انگیز، عالی، فوق العاده؛ 3- (در قدیم) هنگام، زمان، فصل.
هوتن
/hutan/
(هو = خوب + تن) 1- خوب تن، نیک اندام؛ 2- (به مجاز) تندرست و خوش قد و بالا؛ 3- (در پهلوی) به معنی خوب تنیده، خوب کشیده، برکشیده، خوش بالا؛ 4- (اَعلام) یکی از هم پیمانان داریوش بزرگ هخامنشی هنگام حمله به مغان.
هورا
/hurā/
1- (در سانسکریت) سورا (هورا) یک قسم شربت است که در بند چهار آفرینگان گهنبار از آن یاد شده و توصیه شده که آن را به نیکان بدهند؛ 2- (در کردی) هورا به معنی غوغا است؛ 3- (در اوستایی) مستی آور، نوشیدنی مست کننده، آشام مستی آور.
هورام
/hurām/
(عبری) 1- مرتفع؛ 2- (اَعلام) نام شهریار جازر که در هنگام افتتاح فلسطین بر جارزشهریار بود.
هوری
/huri/
(هور = خورشید + ی (پسوند نسبت)) 1- منسوب به خورشید؛ 2- (به مجاز) زیبارو.
هوشمند
/hušmand/
(هوش + مند (پسوند دارندگی و اتصاف)) 1- صاحب هوش، باهوش؛ 2- عاقل، بخرد.
1 2 3 4 5  ...