آ
ا
ب
پ
ت
ث
ج
چ
ح
خ
د
ذ
ر
ز
ژ
س
ش
ص
ض
ط
ظ
ع
غ
ف
ق
ک
گ
ل
م
ن
و
ه
ی
نام های پسر که با حرف «ه» شروع میشوند
هَیثَم
/haysam/
(عربی) 1- جوجهی عقاب؛ 2- جوجهی کرکس؛ 3- (اعلام) 1) هَیثَم بن اَسوَد، ابوالعُریان، مَذحِجی [حدود 100 میلادی] خطیب و شاعر اهل کوفه و از اعیان آن شهر، وی در نزاع میان عبدالله بن زبیر و عبدالملک بن مروان به یاری عبدالملک برخاست و در لشکرکشی مَسلَمة بن عبدالملک به قسطنطنیه نیز همراه وی بود؛ 2) هَیثَم بن سَهل تُستَری [260-152 قمری] مُحدث مُعمَّر؛ 3) هَیثَم بن معاویه خراسانی [156 میلادی] از امرای عصر عباسی که اصل او از مردم خراسان بود و در سال 141 به حکومت طایف و مکّه منصوب شد وی مدت یک سال نیز امارت بصره را داشت.
هیراد
/hirād/
(دساتیر) 1- خود را به مردم تازه روی و خوشحال وانمود کردن؛ 2- بشیر.
هیربَد
/hirbad/
(اوستایی) 1- آموزگار، معلم؛ 2- شاگرد، آموزنده؛ 3- رئیس آتشکده؛ 4- (در ادیان) پیشوای دینی در دین زرتشتی؛ 5- (اَعلام) نام دانایی پاکدل که کلید دار سراپرده کاووس بود.
هیرش
/hireš/
(کردی، hêriš) 1- یورش، حمله، هجوم؛ 2- فشار؛ 3- اشک.
هیمن
/himan/
(کردی، hemin ) آرام.
هیوا
/hivā/
(کردی، hiwā ) امید.