آ
ا
ب
پ
ت
ث
ج
چ
ح
خ
د
ذ
ر
ز
ژ
س
ش
ص
ض
ط
ظ
ع
غ
ف
ق
ک
گ
ل
م
ن
و
ه
ی
نام های دختر که با حرف «ه» شروع میشوند
هدیه
/he(a)d(i)ye/
(عربی) 1- آنچه به مناسبتی یا به رسم یادگار به نشانهی محبت به کسی داده می شود، پیشکش، ارمغان، کادو؛ 2- (احترام آمیز) قیمت خرید و فروش قرآن کریم؛ 3- (در قدیم) رونمای عروس؛ 4- (در قدیم) موهبت و عطای خداوند.
هدیهزهرا
/h.-zahrā/
از نامهای مرکب، ا هدیه و زهرا.
هَرانوش
/harānuš/
1- دختر آتش؛ 2- (به مجاز) زیبارو.
هَستی
/hasti/
1- وجود در مقابل نیستی؛ 2- زندگی، زندگانی؛ 3- (به مجاز) همهی دارایی. مایملک؛ 4- (به مجاز) جهان، عالم وجود.
هِلن
/helen/
(اَعلام) هلن دختر ژوپیتر خدای خدایان یونان یکی از وسوسهانگیزترین زنان میتولوژی [اسطوره شناسی] یونان است که زندگی رؤیاییاش پیوسته الهام بخش شعرا، نویسندگان و صورت نگاران بوده و شاهکارهای بسیاری به نام او بوجود آمده است.
هِلنا
/helenā/
1- (= هلن)، هلن؛ 2- (اَعلام) نام شهری در مرکز ایالت مونتانای آمریکا.
هلیا
/heliyā/
(از یونانی، heliade) 1- صورت تخفیف یافتهی هلیاد، به معنی دختر خورشید؛ 2- (اَعلام) (در اساطیر یونان) دختر هلیوس.
هُما
/homā/
1- (در پهلوی)، فرخنده؛ 2- پرندهای با جثهای نسبتاً درشت از خانوادهی لاشخورها، دارای بالهای بلند، دُم بلندِ لوزی شکل به رنگ خاکستری و یک دسته مو در زیر منقار. [هما به خوردن استخوان مشهور است و قدما میپنداشتند سایهاش بر سر هر کس بیفتد به سعادت میرسد و در بعضی منابع با عقاب تخلیط شده است] 3-(اَعلام) هما در «فروردین یشت» اوستا دختر «کی گشتاسب» و خواهر اسفندیار است؛ 4- (همای) در اساطیر اقوام هندو ایرانی بلند پروازترین پرنده است.
هُمادخت
/h.-doxt/
(هما+ دخت = دختر)، (به مجاز) دختر خوشبخت، دختر سعادتمند.
همتا
/hamtā/
1- آنچه یا آنکه در صفتی با دیگری وجه اشتراک داشته یا کاملاً به او شبیه باشد، نظیر، مثل؛ 2- (در قدیم) همسر، جفت؛ 3- (در قدیم) همنشین، همدم، رفیق؛ 4- (در قدیم) متناسب، در خور.