آ
ا
ب
پ
ت
ث
ج
چ
ح
خ
د
ذ
ر
ز
ژ
س
ش
ص
ض
ط
ظ
ع
غ
ف
ق
ک
گ
ل
م
ن
و
ه
ی
نام های پسر و دختر که با حرف «ن» شروع میشوند
نوشآذر
/nuš āzar/
(= آذرنوش) نام آتشکدهی دوم از هفت آتشکده پارسیان، (آذرمهر بُرزین یا آذربُرز بُرزین).
نوشآفرین
/nuš āfarin/
(نوش+ آفرین = آفریننده)، 1- آفریننده خوشی و لذت، آفرینندهی شیرینی؛ 2- (به مجاز) نیکبخت و سعادتمند؛ 3- (اَعلام) نام قهرمان زن کتاب «نوشآفرین و گوهرتاج».
نوشا
/nušā/
(نوش+ ا (پسوند با معنی فاعلی))، 1- نیوشا، شنوا، شنونده؛ 2- (به مجاز) یادگیرنده و آموزنده؛ 3- شیرین، زندگی.
نوشاد
/nušād/
1- (به مجاز) جوان نورستهی شاداب؛ (اَعلام) نام شهر یا موضعی که خوبرویان در آن بسیار بودهاند.
نوشه
/nuše/
(= نوشه) 1- (در وصف شاعرانه) جاوید، بی مرگ؛ 2-شاد، خوشحال، خرّم؛ گوارا. + ن.ک. انوشه.
نوشین
/nušin/
1- (در قدیم) شیرین، خوشایند، دلپذیر (خواب)؛ 2-شایستهی بوسیدن، شیرین (لب)؛ 3- دلنشین، مطبوع، ملایم (باد، نسیم)؛ 4- گوارا، خوش گوار؛ 5- شفابخش؛ 6- (اَعلام) شهری در شهرستان ارومیه در استان آذربایجان غربی.
نوگل
/no(w)gol/
1- گلی که تازه شکفته شده است؛ 2- (به مجاز) نوجوان، به ویژه دختر نوجوان.
نونا
/nunā/
1- (در سمنانی) نان؛ 2- (در کلدانی) برج حوت [برابر با اسفند]؛ 3- (اَعلام) نام مادر ابراهیم پیامبر(ع).
نَوّاب
/navvāb/
(عربی) 1- (در قدیم) در دورهی صفوی و قاجار عنوانی که به شاهزادگان و گاه به شاهان داده میشد؛ 2- (اَعلام) نواب صفوی (= سید مجتبی): [1334 شمسی] روحانی و فعال سیاسی مسلمان ایرانی، رهبر جمعیت فدائیان اسلام. در سال 1334 همراه با چند تن از یارانش دستگیر و اعدام شد.
نوید
/na(o)vid/
1- خبر خوش، مژده؛ وعدهی نیک و خوش، سخن امیدوار کننده؛ 2- (در قدیم) وعدهی دعوت به مهمانی، مقابلِ خرام.