آ ا ب پ ت ث ج چ ح خ د ذ ر ز ژ س ش ص ض ط ظ ع غ ف ق ک گ ل م ن و ه ی
پسر و دختر
پسر
دختر

نام های پسر و دختر که با حرف «م» شروع میشوند

... 6 7 8 9 10  ... 
مُحب
/moheb(b)/
(عربی) 1- (در قدیم) محبت ورزنده به کسی یا به چیزی، دوست دارنده، دوستدار؛ 2- (در تصوف) دوستدار خداوند، سالک.
محب ‌الله
/moheb(b)ollāh/
(عربی) دوستدار و دوست دارنده‌ی خدا.
محبت
/moha(e)bbat, mahabbat/
(عربی) 1- دوست داشتنِ کسی یا چیزی، مهربان بودن نسبت به کسی یا چیزی، مِهر، دوستی؛ 2- (در تصوف) شور و شوق بسیار داشتنِ سالک برای رسیدن به خداوند.
محبوب
/mahbub/
(عربی) 1- آن‌که یا آنچه که مورد علاقه و توجه دیگران است، دوست داشتنی، مورد محبت؛ 2- (در تصوف) خداوند، چنانچه به طور مطلق حق را محبوب گویند.
محبوبه
/mahbube/
(عربی) 1- نام گیاهی (محبوبه‌ی شب)؛ 2- محبوب (زن)؛ 3- معشوق، معشوقه، محبوب، + ن.ک. محبوب.
محترم
/mohtaram/
(عربی) 1- قابل احترام، عزیز و گرامی؛ 2- (در قدیم) دارای حرمت و مقدس.
محتشم
/mohtašam/
(عربی) 1- دارای حشمت و شکوه، با حشمت؛ 2- (در قدیم) دارای خَدَم و حَشَم زیاد؛ 3- (به مجاز) بزرگ و توانگر و ثروتمند؛ 4- (اَعلام) محتشم: (= محتشم کاشانی) [قرن10 هجری] شاعر مرثیه سرای ایرانی، که به ویژه 12 بند او در مرثیه‌ی شهیدان کربلا معروف است. دیوانش به نام جامع‌الطایف چاپ شده است.
محجوب
/mahjub/
(عربی) 1- با حجب و حیا و مؤدب؛ 2- (در قدیم) در حجاب شده، پوشیده، پنهان؛ 3- (در قدیم) (به مجاز) بازداشته شده، منع شده؛ 4- (در عرفان) کسی که میان او و حق حجابی هست و هنوز شایستگی درک حقیقت و دیدار حق را نیافته است.
محجوبه
/mahjube/
(عربی) 1- (مؤنث محجوب)، ( محجوب، 2- دارای حجاب (زن).
مُحَدِثه
/mohaddese/
(عربی) (مؤنث مُحَدِث)، 1- مُحَدِث (زن)، مُحَدِث؛ 2- (اَعلام) یکی از القاب حضرت زهرا(س).
... 6 7 8 9 10  ...