آ
ا
ب
پ
ت
ث
ج
چ
ح
خ
د
ذ
ر
ز
ژ
س
ش
ص
ض
ط
ظ
ع
غ
ف
ق
ک
گ
ل
م
ن
و
ه
ی
نام های پسر و دختر که با حرف «ش» شروع میشوند
شهریار
/šahr(i)yār/
1- پادشاه، شاه؛ 2- (در قدیم) حاکم، فرمانروا؛ 3- (اَعلام) 1) پسر خسرو پرویز از شیرین و پدر یزدگرد سوم ساسانی؛ 2) (در شاهنامه) پسر برزو، نوادهی رستم؛ 3) محمّدحسین شهریار [1285-1367 شمسی] شاعر ایرانی، از مردم آذربایجان، سرایندهی شعر به فارسی و ترکی آذری، از جمله منظومهی ترکی به نام سلام به حیدربابا و دیوان شعر فارسی؛ 4) عنوان ترجمهی فارسی کتابی از ماکیاولی دربارهی اصول سیاسی و آیین کشورداری؛ 5) نام شهرستانی در جنوب استان تهران.
شهزاد
/šah zād/
1- شاهزاده، فرزند شاه یا از نسل شاه؛ 2- عنوان برای امامزادهها.
شهسوار
/šah savār/
(= شاه سوار)، 1- ماهر در سوارکاری؛ 2- (در قدیم) (به مجاز) شخص بسیار برجسته و ممتاز؛ شوالیه.
شهگل
/šah gol/
بهترین گل، گلِ شاهانه.
شهلا
/šahlā/
(عربی) 1- دارای چشم رنگ سیاه چون رنگ چشم میش؛ 2- (به مجاز) زیبا و فریبنده (چشم)؛ 3- (در گیاهی) ویژگی نوعی نرگس که حلقهی وسط آن سرخ یا بنفش است؛ نرگس، نرگس شهلا.
شهمیر
/šahmir/
(شه = شاه + میر = امیر)، 1- مخفف شاه امیر؛ 2- مقلوب شده ی امیرشاه؛ 3- (اعلام) 1) شهمیرزاد نام شهری در شهرستان سمنان؛ 2) شهمیرسرا و علی آباد شهمیر نام روستاهایی در شهرستان های رشت و نیشابور.
شهناز
/šah nāz/
1- (در موسیقی ایرانی) گوشهای در دستگاه شور؛ 2- (در قدیم) (در موسیقی ایرانی) از لحنهای قدیم ایرانی؛ 3- شاهناز.
شهنام
/šah nām/
1- بزرگ نام و دارندهی نامِ شاهانه؛ 2- (به مجاز) نیکنام، نکونام.
شهنور
/šah nur/
[شه= شاه؛ (در تصوف) خداوند، الله + نور] روی هم به معنی نور شاه و به تعبیری نور خدا.
شهیار
/šah yār/
[شه = شاه +یار (در قدیم) همدم، همنشین، مونس، نظیر، همتا + یار] 1- روی هم به معنی همدم، همنشین و مونس شاه؛ 2- نظیر و همتای شاه؛ 3- (به مجاز) بلند مرتبه.