آ
ا
ب
پ
ت
ث
ج
چ
ح
خ
د
ذ
ر
ز
ژ
س
ش
ص
ض
ط
ظ
ع
غ
ف
ق
ک
گ
ل
م
ن
و
ه
ی
نام های پسر و دختر که با حرف «ت» شروع میشوند
تبرّک
/tabarrok/
(عربی) 1- مبارک بودن، مبارکی، خجستگی، خوش یمنی؛ 1- برکت گرفتن.
تبسّم
/tabassom/
(عربی) 1- لبخند، خندهی بدون صدا؛ 2- (در قدیم) (به مجاز) درخشیدن.
تحسین
/tahsin/
(عربی) ستودن و تمجید کردن، مورد ستایش قرار دادن، آفرین گفتن و نیک شمردن.
تُحفه
/tohfe/
(عربی) 1- هدیه؛ 2- (در گفتگو) (به مجاز) شخص بسیار ارزشمند.
تُراب
/torāb/
(عربی) خاک.
تَرانه
/tarāne/
1- (در موسیقی) شعری متشکل از چند بیت مقفا و همسان از نظر تعداد هجاها و مصراعها که با آواز خوانده میشود؛ لید؛ 2- (در موسیقی) هرنوع سخن معمولاً موزون که با موسیقی خوانده شود؛ 3- (در موسیقی ایرانی) قطعه آوازی، نوع جدیدی از تصنیف؛ تصنیف؛ 4-(در ادبیات) دو بیتیهای محلی از نوع فهلویات؛ 5- (در قدیم) (در ادبیات) هر نوع شعری که شامل دو بیت باشد؛ 6- (در قدیم) (در موسیقی ایرانی) رباعیای که با آواز خوانده شود؛ 7- (در قدیم) هر صدایی که حالت موسیقایی داشته باشد.
تَرلان
/tarlān/
1- (در ترکی) مرغی از جنس باز شکاری را گویند؛ 2- (در کردی) 1) به معنی زیبا؛ 2) نام نوعی اسب است.
تِرمه
/terme/
نوعی پارچه (قیمتی) از جنس کرک، پشم، یا ابریشم با نقشهای بته جقه، اسلیمی، و مانند آنها که معمولاً از آن، جانماز، بقچه و لباس تهیه میکنند.
تُرنج
/tora(o)nj/
1- (در گیاهی) بالنگ؛ 2- طرحی (در قدیم) مرکّب از طرحهای اسلیمی و گل و بوتهای که معمولاً در وسط نقش قالی، تذهیب، و مانند آنها به کار میرود؛ 3- گُویی از مواد معطر.
تَرنّم
/tarannom/
(عربی) 1- خواندن شعر، ترانه، و مانند آنها به حالت موسیقایی و معمولاً با صدای پایین، زمزمه کردن یک نغمه؛ 2- آواز، نغمه، سرود.