آ ا ب پ ت ث ج چ ح خ د ذ ر ز ژ س ش ص ض ط ظ ع غ ف ق ک گ ل م ن و ه ی
پسر و دختر
پسر
دختر
... 196 197 198 199 200  ... 
گلپسند
/gol pasand/
(گل+ پسند = جزء پسین بعضی از کلمه‌های مرکب به معنی «پسندیده» یا «قبول شونده») (به مجاز) زیباروی مورد پسند.
گلچهر
/gol čehr/
1- (= گل چهره)، ( گل چهره؛ 2- (اَعلام) «گلچهر» نام معشوقه‌ی اورنگ در افسانه‌های ایرانی.
گلچین
/gol čin/
1- آن‌که گل می‌چیند، گل چیننده؛ 2- (به مجاز) آن‌ که از بین یک مجموعه بهترین را انتخاب می‌کند؛ 3- (به مجاز) ویژگی آن ‌که از بین یک مجموعه به عنوان بهترین انتخاب شده باشد، برگزیده، منتخب.
گلخنده
/gol xande/
(= گلخند)، ( گلخند.
گلدار
/gol dār/
(گل+ دار = جزء پسین بعضی از کلمه‌های مرکب به معنی «دارنده» یا « نگه‌دارنده و محافظ»)، 1- آن که دارای گل (صفات گل) است؛ 2- (به مجاز) لطیف و زیبارو.
گلدانه
/gol dāne/
(گل+ دانه = بذر) 1- بذرِ گل؛ 2- (به مجاز) آن که ویژگی گل شدن (زیبا، لطیف و با طراوت) را دارد.
گلدخت
/gol doxt/
(گل+ دخت = دختر)، 1- دخترِ گل، دخترِ دارای صفات گل؛ 2- (به مجاز) زیبا و لطیف.
گلدیس
/gol dis/
(گل+ دیس (پسوند شباهت))، 1- چون گل، مانند گُل؛ 2- (به مجاز) زیبارو و لطیف.
گلرخ
/gol rox/
(در قدیم) (به مجاز) دارای چهره‌ای مانند گل، زیبا روی، گل چهره.
گلریز
/golriz/
1- (در موسیقی ایرانی) گوشه‌ای در دستگاه شور؛ 2- (در قدیم) دارای نقش گل، به ویژه گل‌سرخ؛ 3- (در قدیم) (به مجاز) ریزنده‌ی پاره‌‌های آتش؛ 4- نوعی آتش بازی.
... 196 197 198 199 200  ...