آ
ا
ب
پ
ت
ث
ج
چ
ح
خ
د
ذ
ر
ز
ژ
س
ش
ص
ض
ط
ظ
ع
غ
ف
ق
ک
گ
ل
م
ن
و
ه
ی
عهدیه
/ahdiye/
(عربی) (عهد + ایه (پسوند نسبت))، 1- منسوب به عهد؛ 2- (به مجاز) زن هم پیمان، زن پایبند به عهد و پیمان.
عواطف
/avātef/
(عربی) 1- عاطفه ها، احساسات؛ 2- مهربانی ها، الطاف.
عیسی
/isā/
(معرب از عبری «یشوع») 1- به معنی نجات دهنده؛ 2- (اَعلام) [حدود 6 پیش از میلاد-30 میلادی] عیسی(ع) فرزند حضرت مریم ملقب به مسیح و از پیغمبران اولوالعزم، پیامبر یهودی نژاد، که دین مسیحیت به او منسوب است. بنابر انجیلها، او در بیت لحم زاده شد، در ناصره بزرگ شد، شاگردانی گرد آورد (12 حواری)، در جلیل به تعلیم مردم پرداخت، به اورشلیم (بیت المقدس) رفت و در آنجا صرافان را از معبد بیرون کرد و باز به موعظه پرداخت. با مخالفت بزرگان یهود و اشراف روبرو شد. بر اثر خیانت یکی از شاگردانش [یهودای اسخریوطی] دستگیر شد و او را پس از محاکمه به صلیب کشیدند.
عینالله
/eynollāh/
(عربی) 1- چشم خدا؛ 2- (در عرفان) عینالله و عینالعالم انسان کامل را گویند.
عینا
/aynā/
(عربی، عیناء)، زن فراخ چشم، زن زیبا چشم.
غالب
/qāleb/
(عربی) 1- غلبه کننده بر دیگری در جنگ، فاتح، پیروز؛ مسلط، چیره؛ 2- (اَعلام) 1) نام هشتمین جدّ پیامبر اسلام(ص)؛ 2) نام یکی از صحابه؛ 3) غالب دهلوی: [1212-1285 قمری] شاعر فارسی زبان و اردو زبان هندی و از پیشگامان تحول در شعر اردو.
غانِم
/qānem/
(عربی) (در قدیم) غنیمت گرفته و بهرهمند.
غَدیر
/qadir/
(عربی) 1- آبگیری است بین مکه و مدینه در ناحیهی جحفه؛ 2- روز یا واقعه غدیر که در میان مسلمانان حائز اهمیت است.
غَدیره
/qadire/
(عربی، غَدیرَة) گیسوی بافته و آویخته.
غَزال
/qazāl/
(عربی) 1- نوعی آهوی ظریف اندام و بسیار تندرو با چشمان درشت سیاه؛ 2- (در قدیم) (به مجاز) معشوقهی زیبا.