آ
ا
ب
پ
ت
ث
ج
چ
ح
خ
د
ذ
ر
ز
ژ
س
ش
ص
ض
ط
ظ
ع
غ
ف
ق
ک
گ
ل
م
ن
و
ه
ی
ضَرغام
/zarqām/
(عربی، ضِرغام) 1- (در قدیم) شیر درنده؛ 2- (به مجاز) پهلوان دلاور.
ضیا
/ziyā/
(عربی، ضیاء) (در قدیم) نور، روشنی.
ضیاءالحق
/ziyā’olhaq/
(عربی) روشنائی و نورِ حق.
ضیاءالدین
/ziyā’oddin/
(عربی) 1- روشنایی دین؛ 2- (در اعلام) نام چندین شخص از مشاهیر تاریخی.
ضِیغم
/zeyqam/
(عربی، ضَیغم) 1- شیر بیشه، شیر قوی؛ 2- (به مجاز) شجاع و دلیر؛ 3- (در اعلام) نام چند تن از اشخاص در تاریخ.
طارِق
/tāreq/
(عربی) 1- سورهی هشتاد و ششم از قرآن کریم دارای هفده آیه؛ 2- (در قدیم) هنگام شب آینده؛ 3- (به مجاز) به معنی وارد، عارض.
طالب
/tāleb/
(عربی) 1- خواستار، خواهان؛ 2- (در تصوف) سالک؛ 3- (اَعلام) سید محمّد طالب آملی [حدود 996- 1030 قمری] شاعر ایرانی، ملک الشعرای دربار جهانگیر، شاه هند، از پیشگامان سبک هندی در شعر.
طاها
/tāhā/
(عربی) (= طه)، ( طه. [طاها نگارش فارسیانه طه میباشد].
طاهر
/tāher/
(عربی) 1- پاک، پاکیزه؛ 2- بیگناه، معصوم؛ 3- (در قدیم) (به مجاز) بی آلایش و بی غش؛ 4- (اَعلام) 1) طاهر ابن عبدالله: چهارمین امیر [230-248 قمری] سلسلهی طاهریان، معروف به طاهر ثانی؛ 2) طاهر ذوالیمینین: [159-207 قمری] سردار ایرانی و بنیانگذار سلسلهی طاهریان. او از سوی مأمون مأمور جنگ با امین شد و او را کشت [198 هجری] در سال 205 هجری حکومت خراسان یافت و سال بعد نام مأمون را از خطبه حذف کرد؛ 3) طاهر صفاری: سومین امیر [287-296 قمری] سلسلهی صفاری، که در جنگ با هواداران خلیفه شکست خورد، همراه برادرش اسیر و به بغداد فرستاده شد.
طاهره
/tāhere/
(عربی) 1- (مؤنث طاهر)، زن پاک از پلیدی و عیوب. + ( طاهر. 1- ، 2- و3- ؛ 2-(اَعلام) لقب حضرت فاطمه(س).