آ ا ب پ ت ث ج چ ح خ د ذ ر ز ژ س ش ص ض ط ظ ع غ ف ق ک گ ل م ن و ه ی
پسر و دختر
پسر
دختر

نام های پسر و دختر که با حرف «ن» شروع میشوند

... 6 7 8 9 10  ... 
نَصر
/nasr/
(عربی) 1- یاری، مدد؛ 2- پیروزی، ظفر؛ 3- (اَعلام) 1) سوره‌ی صدو دهم از قرآن کریم دارای سه آیه؛ 2) نام دو تن از امیران سلسله‌ی سامانی. نصر اول: نخستین امیر سامانی ماوراءالنهر [250-279 قمری]، که از سوی خلیفه‌ی عباسی منصوب شد. برادر امیر اسماعیل سامانی؛ نصر دوم: امیر سامانی [301-331 قمری]، که محمّدابن احمد جیهانی و پس از او ابوالفضل بلعمی را وزیر خود کرد. بر اثر شورش سران سپاه ناچار به استعفا شد؛ 3) نصر ابن سیار لیثی: [46- 131 قمری] والی بلخ و امیر خراسان در زمان بنی امیه.
نَصرالدین
/nasroddin/
(عربی) 1- موجب پیروزی دین، یاور و مدد کار دین و آئین؛ 2- (اَعلام) نام بسیاری از مشاهیر در تاریخ از جمله ملانصرالدین یا شیخ نصرالدین یا خواجه نصرالدین از مشاهیر ظرفا که در لطیفه‌گویی بی‌نظیر و گفتارهای وی در این باب ضرب المثل است.
نَصرالله
/nasrollāh/
(عربی) 1- یاری خداوند؛ 2- (اَعلام) نصرالله منشی: [قرن6 هجری] (= ابوالمعالی نصرالله ابن محمّد ابن عبدالحمید) نویسنده‌ی ایرانی، منشی و وزیر دربار غزنوی و مترجم کلیله و دمنه از عربی به فارسی، معروف به کلیله و دمنه بهرامشاهی.
نُصرت
/nosrat/
(عربی) 1- یاری، کمک؛ 2- (در قدیم) پیروزی، فتح.
نصرت الله
/nosratollāh/
(عربی) 1- یاری و کمک خداوند؛ 2- پیروزی و فتح خداوند.
نصّار
/nassār/
(عربی) بسیار یاری رسان به دیگران.
نَصیب
/nasib/
(عربی) 1- سهم کسی از چیزی، بهره، حصه؛ 2- قسمت هرکس از سرنوشت.
نَصیبه
/nasibe/
(عربی) (مؤنث نَصیب)، نصیب.
نَصیر
/nasir/
(عربی) 1- یاری دهنده، یاور؛ 2- از نام‌ها و صفات خداوند؛ 3- (اَعلام) نصیر اصفهانی: [قرن 12 هجری] پزشک و شاعر ایرانی، معروف به میرزا نصیر حسینی، سراینده‌ی منظومه‌ی پیر و جوان.
نَصیرالدین
/nasiroddin/
(عربی) 1- یاری دهنده و مددکار دین؛ 2- (اَعلام) نصیرالدین طوسی (= خواجه نصیر طوسی): [597-672 قمری] دانشمند ایرانی، وزیر هلاکوخان و بنیانگذار رصدخانه‌ی مراغه. مؤلف اثرهای علمی متعدد در ریاضیات، نجوم، منطق، فلسفه و اخلاق، از جمله: اساسُ‌الاقتباس، اخلاق ناصری، بیست باب، تحریر اصول اقلیدس، تحریر مَجِسطی، تذکره نصیریه، شکل القطاع.
... 6 7 8 9 10  ...