آ ا ب پ ت ث ج چ ح خ د ذ ر ز ژ س ش ص ض ط ظ ع غ ف ق ک گ ل م ن و ه ی
پسر و دختر
پسر
دختر

نام های دختر که با حرف «ف» شروع میشوند

... 6 7 8 9 
فَریدا
/faridā/
(عربی ـ فارسی) (فرید + ا (پسوند نسبت))، منسوب به فرید، فرید.
فریدخت
/fari doxt/
(فری = خجسته، مبارک، دارای خجستگی و شکوه، شکوهمند و خجسته + دخت = دختر)، 1- دختر خجسته و مبارک؛ 2- دختر باشکوه و شکوهمند.
فریده
/faride/
(عربی) (مؤنث فرید)، فرید.
فریسا
/farisā/
(فری = شگفت انگیز، عجیب + سا (پسوند شباهت))، 1- مانند فری، شبیه به فری؛ 2- (به مجاز) عجیب و شگفت انگیز (از حیث زیبایی).
فریما
/farimā/
(= فریبا)، فریبا.
فریماه
/fari māh/
(فری= خجسته، مبارک، دارای خجستگی و شکوه، شکوهمند و خجسته + ماه) 1- ماه خجسته و مبارک، ماه شکوهمند و خجسته؛ 2- (به مجاز) زیباروی سعادتمند و باشکوه.
فَرین
/farin/
(فر= شکوه و جلال + ین (پسوند نسبت))، 1- (به مجاز) دارای شکوه و جلال؛ 2- تابه‌ای از سفال برای پختن نان.
فَرینا
/farinā/
1- مهرورز، مهربان؛ 2- دلبر، ستایش؛ 3- بخشش.
فریناز
/fari nāz/
[فری = خجسته، مبارک، دارای خجستگی و شکوه، شکوهمند و خجسته + ناز= کرشمه و غمزه (به مجاز) زیبا و قشنگ] 1- ویژگی آن که دارای خجستگی و شکوهمندی زیبا و قشنگ است؛ 2- کرشمه و غمزه‌ی با شکوه؛ 3- (به مجاز) زیباروی نازدارو با شکوه.
فرینوش
/fari nuš/
(فری = خجسته، مبارک، دارای خجستگی و شکوه، شکوهمند و خجسته + نوش = جاوید) ویژگی آن که دارای خجستگی و شکوهمندی جاوید و ماندگار است.
... 6 7 8 9