آ
ا
ب
پ
ت
ث
ج
چ
ح
خ
د
ذ
ر
ز
ژ
س
ش
ص
ض
ط
ظ
ع
غ
ف
ق
ک
گ
ل
م
ن
و
ه
ی
نام های پسر و دختر که با حرف «غ» شروع میشوند
غالب
/qāleb/
(عربی) 1- غلبه کننده بر دیگری در جنگ، فاتح، پیروز؛ مسلط، چیره؛ 2- (اَعلام) 1) نام هشتمین جدّ پیامبر اسلام(ص)؛ 2) نام یکی از صحابه؛ 3) غالب دهلوی: [1212-1285 قمری] شاعر فارسی زبان و اردو زبان هندی و از پیشگامان تحول در شعر اردو.
غانِم
/qānem/
(عربی) (در قدیم) غنیمت گرفته و بهرهمند.
غَدیر
/qadir/
(عربی) 1- آبگیری است بین مکه و مدینه در ناحیهی جحفه؛ 2- روز یا واقعه غدیر که در میان مسلمانان حائز اهمیت است.
غَدیره
/qadire/
(عربی، غَدیرَة) گیسوی بافته و آویخته.
غَزال
/qazāl/
(عربی) 1- نوعی آهوی ظریف اندام و بسیار تندرو با چشمان درشت سیاه؛ 2- (در قدیم) (به مجاز) معشوقهی زیبا.
غَزاله
/qazāle/
(عربی) 1- (در قدیم) نوعی آهو برهی ماده؛ 2- (به مجاز) آفتاب، چشمهی آفتاب؛ 3- (اَعلام) به قولی نام مادر امام چهارم علی ابن حسین(ع) بوده است.
غَزل
/qazal/
(عربی) 1- (در ادبیات) نوعی شعر، شعر عاشقانه؛ 2- (در موسیقی ایرانی) هر نوع سخن آهنگین [معمولاً به زبان فارسی] که به آواز یا همراه سازها خوانده میشده است.
غَفّار
/qaffār/
(عربی) 1- آمرزنده و بخشایندهی گناهان(خداوند)؛ 2- از صفات و نامهای خداوند.
غَفور
/qafur/
(عربی) 1- بخشاینده و آمرزندهی گناهان(خداوند)؛ 2- از صفات و نامهای خداوند که قریب نود بار در قرآن کریم آن را یادآور شده است.
غلامحسن
/qolām hasan/
(عربی) [غلام = (به مجاز) ارادتمند و فرمان بردار + حسن]، ارادتمند و فرمان بردار حسن [منظور امام حسن(ع)].