آ
ا
ب
پ
ت
ث
ج
چ
ح
خ
د
ذ
ر
ز
ژ
س
ش
ص
ض
ط
ظ
ع
غ
ف
ق
ک
گ
ل
م
ن
و
ه
ی
نام های پسر و دختر که با حرف «ر» شروع میشوند
رقیه
/roqa(i)yye/
(عربی) 1- به معنی دعا، تعویذ؛ 2- (اَعلام) یکی از چهار دختر پیامبر اسلام(ص) [قرن اول هجری] از خدیجه و همسر عثمان؛ نام دختر امام حسین(ع)؛ [این واژه در عربی به صورت رُقَیَّه/roqayya(e)/ تلفظ میشود].
رُمَیصا
/romaysā/
(عربی) 1- یکی از دو ستارهای است که برذراع است، شِعرهای شامیه، غموص؛ 2- (اَعلام) مادر اَنس بن مالک، خادم النّبی. وی در غزوات حُنَین و اُحد حضور داشت و در اُحد به جنگجویان آب می رسانید و خنجری در دست گرفته بود. او با ابوطلحه ازدواج کرد و اسلام او را مهر خود قرار داد. از او 14 حدیث نقل شده که مسلم و نجاری یک حدیث از آن را جمله را صحیح شمرده اند.
رَنا
/ranā/
(عربی) 1- شادمان گردیدن، شاد شدن، چیزی که در وی نگرند از جهت خوبی و حسن آن؛ 2- جمال.
رَها
/rahā/
نجات یافته و آزاد، با آزادی، آزادانه، رهایی.
رُهام
/rohām, rohhām/
1- (اَعلام) 1) (در شاهنامه) پهلوان ایرانی، نام پسر گودرز که در جنگ یازده رخ کشته شد؛ 2) (در شاهنامه) از سرداران بهرامگور در جنگ با خاقان چین؛ 2- (در عربی) پرندهای که شکار نکند.
رَهی
/rahi/
(پهلوی) غلام، بنده، چاکر.
روبیتا
/robitā/
1- مقلوب شدهی بیتارو، بینظیر؛ 2- (به مجاز) زیباروی.
روجا
/rojā/
(کردی ـ فارسی) [روج (کردی) = روز، آفتاب + ا (پسوند نسبت)]، 1- منسوب به روج؛ 2- (به مجاز) زیباروی و آفتاب چهره؛ 3- (اَعلام) روجا نام دهی در تنکابن، + ن.ک. روزا.
روجیار
/rujyār/
(کردی،rujyār)، 1- روزگار؛ 2- آفتاب. + ن.ک. روژیار.
روحافزا
/ruh afzā/
1- آنچه به روان انسان شادابی و طراوت می بخشد، جانبخش، مفرح؛ 2- گوشهای در موسیقی ایرانی.