آ ا ب پ ت ث ج چ ح خ د ذ ر ز ژ س ش ص ض ط ظ ع غ ف ق ک گ ل م ن و ه ی
پسر و دختر
پسر
دختر

نام های دختر که با حرف «ص» شروع میشوند

1 2 3 4 
صائبه
/sā’ebe/
(عربی، صائبَة) (مؤنث صائب) ) صائب 1- .
صائمه
/sā’eme/
(عربی) (مؤنث صائم) (در قدیم) آن‌که روزه می‌گیرد، روزه‌گیر، روزه‌دار.
صابره
/sābere/
(عربی) (مؤنث صابر)، ( صابر. 1- ، 2- و 3-
صابرین
/sāberin/
(عربی) (جمع صابر)، ( صابر. 1- ، 2- و 3-
صاحبه
/sāhebe/
(عربی) (مؤنث صاحب)، ( صاحب 1- ، 3- ، 4- و 5-
صالحه
/sālehe/
(عربی) (مؤنث صالح) (زنِ صالح). ( صالح 1- ، 2-
صَبا
/sabā/
(عربی) 1- نسیم ملایم و خنکی که در برخی نواحی از طرف شمال شرق می‌وزد در مقابلِ دَبور؛ 2- (شاعرانه) (به مجاز) پیام رسان میان عاشق و معشوق؛ 3- (در قدیم) (در موسیقی ایرانی) یکی از شعب بیست و چهارگانه موسیقی قدیم؛ 4- (در عرفان) نفحات رحمانی که از جهت مشرق روحانیت آید، نیز آنچه را که باعث بر خیر باشد، صبا گویند.
صبرا
/sabrā/
(عربی ـ فارسی) [صبر = بردباری کردن در برابر سختی‌ها و ناملایمت‌ها، شکیبایی؛ (در تصوف) شکیباییِ سالک در مقابل سختی‌ها و انتظار فرج از جانب خداوند +ا (پسوند نسبت)] 1- منسوب به صبر؛ 2- (به مجاز) صبور و شکیبا (؟)؛ 3- (اَعلام) نام یکی از اردوگاه‌های فلسطینی در لبنان، صحنه‌ی کشتار فلسطینیان به وسیلهی فالانژهای لبنانی [1982 میلادی].‌
صبری
/sabri/
(عربی ـ فارسی) (صبر + ی (پسوند نسبت))، 1- منسوب به صبر؛ 2- (به مجاز) صبور و شکیبا.
صبریه
/sabriye/
(عربی) (صبر + ایه (پسوند نسبت))، 1- منسوب به صبر؛ 2- (به مجاز) صبور و شکیبا.
1 2 3 4