آ
ا
ب
پ
ت
ث
ج
چ
ح
خ
د
ذ
ر
ز
ژ
س
ش
ص
ض
ط
ظ
ع
غ
ف
ق
ک
گ
ل
م
ن
و
ه
ی
نام های پسر که با حرف «ش» شروع میشوند
شِهام
/šehām/
تیز خاطر، چالاک.
شهامت
/šahāmat/
(عربی) بی باکی، دلیری، حالت ترس نداشتن از چیزی یا کسی در انجام کاری یا گفتن مطلبی.
شهباز
/šahbāz/
(= شاهباز)، نوعی باز سفید رنگ با چشمان زرد و پنجه و منقار قوی که در قدیم آن را برای شکار تربیت میکردند.
شهداد
/šahdād/
(= شاه داد) [شاه (در عرفان) = خداوند + داد = داده، آفریده]، 1- آفریدهی خداوند؛ 2- (اَعلام) بخشی از شهرستان کرمان.
شهراد
/šah rād/
پادشاهِ جوانمرد.
شهرام
/šahrām/
1- مطیع شاه، رام شاه؛ 2- آرام شاه، موجب آرامش شاه.
شهرخ
/šah rox/
(= شاهرخ)، شاهرخ. 1-
شهرداد
/šahr dād/
(شهر + داد = داده، آفریده)، زادهی شهر، شهری.
شهروز
/šah ruz/
(اَعلام) نام وزیر شاهپور.
شهریار
/šahr(i)yār/
1- پادشاه، شاه؛ 2- (در قدیم) حاکم، فرمانروا؛ 3- (اَعلام) 1) پسر خسرو پرویز از شیرین و پدر یزدگرد سوم ساسانی؛ 2) (در شاهنامه) پسر برزو، نوادهی رستم؛ 3) محمّدحسین شهریار [1285-1367 شمسی] شاعر ایرانی، از مردم آذربایجان، سرایندهی شعر به فارسی و ترکی آذری، از جمله منظومهی ترکی به نام سلام به حیدربابا و دیوان شعر فارسی؛ 4) عنوان ترجمهی فارسی کتابی از ماکیاولی دربارهی اصول سیاسی و آیین کشورداری؛ 5) نام شهرستانی در جنوب استان تهران.