آ ا ب پ ت ث ج چ ح خ د ذ ر ز ژ س ش ص ض ط ظ ع غ ف ق ک گ ل م ن و ه ی
پسر و دختر
پسر
دختر

نام های پسر و دختر که با حرف «گ» شروع میشوند

... 6 7 8 9 
گلی
/goli/
(گل + ی (پسوند نسبت))، 1- منسوب به گل؛2- به رنگ سرخ، به گونه‌ی گل، به رنگ گل؛ 3- نام نوعی یاقوت که آن را وردی نیز گویند؛ 4- (به مجاز) زیبا رو و لطیف.
گُلین
/golin/
1- (در قدیم) به رنگ گل سرخ؛ 2- (به مجاز) زیبا و شاداب؛ 3- (در ترکی)/galin/ عروس.
گودرز
/gudarz/
(اَعلام) 1) (در شاهنامه) سردار ایرانی عصر کیکاووس و کیخسرو، پسر گشواد و دارای 78 پسر، که همه از پهلوانان بودند. او در خواب از وجود کیخسرو خبر یافت و گیو را به جستجویش به توران فرستاد. در جنگ یازده رخ پیران را کشت. کیخسرو او را وصی خود قرار داد؛ 2) شاه اشکانی [45-51 میلادی] که از سال 41 میلادی با وردان بر سر پادشاهی کشمکش داشت و سرانجام با کشته شدن وردان به دست بزرگان پارتی به پادشاهی رسید. کتیبه‌ای از او به زبان یونانی در بیستون باقی است.
گوزل
/guzal/
(ترکی) 1- زیبا، خوشگل، قشنگ؛ 2- ظریف، برازنده، خوب، نیکو، نازنین.
گوهر
/go(w)har/
1- هر کدام از سنگ‌های قیمتی مانند الماس، زمرد و یاقوت، مروارید؛ 2- (به مجاز) اصل و نسب، نژاد؛ 3- (به مجاز) نهاد و سرشت؛ 4- (به مجاز) هر شخص یا چیز و والا و نفیس؛ 5- (به مجاز) اشک؛ 6- (در قدیم) (به مجاز) هر یک از چهار عنصر (آب، خاک، باد، آتش)؛ 7-(در عرفان) روح، نفس ناطقه، حقیقت انسان کامل و معانی و صفات را گویند.
گوهرشاد
/g.-šād/
1- (به مجاز) آن‌‌که ارزشمند و ارجمند و خوشحال است؛ 2- (اَعلام) نام دختر میرعماد (خطاط مشهور ایران) و چند زن دیگر در تاریخ از جمله زن سلطان شاهرخ میرزا پسرِ امیر تیمور گورکانی.
گوهرناز
/g.-nāz/
[گوهر = (به مجاز) نهاد و سرشت، هر شخص یا چیز والا و نفیس+ ناز = کرشمه، غمزه، قشنگ، زیبا] 1- ویژگی شخصی که در نهاد و سرشت او ناز و غمزه هست؛ 2- شخص (زن) ارزشمند، والا و نفیس که قشنگ و زیباست.
گویچک
/guiček/
(ترکی) زیبا، رعنا، قشنگ، خوشگل، دلپسند.
گیتا
/gitā/
جهان، آفرینش برابر با گیتی از واژه‌ی اوستایی «گئیتا /gaeta» برابر با گیتی، جهان، جهان آفرینش.
گیتی
/giti/
1- جهان، دنیا، کره‌ی زمین؛ 2- (در نجوم) کیهان.
... 6 7 8 9