آ
ا
ب
پ
ت
ث
ج
چ
ح
خ
د
ذ
ر
ز
ژ
س
ش
ص
ض
ط
ظ
ع
غ
ف
ق
ک
گ
ل
م
ن
و
ه
ی
نام های دختر که با حرف «ش» شروع میشوند
شمیم
/šamim/
(عربی) (در قدیم) بوی خوش.
شمیمه
/šamime/
(عربی) (در قدیم) بوی خوش.
شَمین
/šamin/
(عربی ـ فارسی) (شم = بو، رایحه + ین (پسوند نسبت))، خوشبو.
شهپر
/šahpar/
(= شاه پر)، هر یک از پرهای اصلی پرندگان.
شهد
/šahd/
(عربی) 1- عصارهی میوه که بر اثر جوشیدن غلیظ شده است؛ 2- مادهی قندی مذاب یا مایع؛ 3- (در قدیم) عسل؛ 4- (در قدیم) (به مجاز) هر چیز دلپذیر و مطبوع.
شهدخت
/šah doxt/
(شه = شاه + دخت = دختر)، 1- دختر شاه؛ 2- (به مجاز) عالی قدر و ارزشمند.
شهربانو
/šahr bānu/
1- (در قدیم) همسر پادشاه، ملکه؛ 2- (اَعلام) دختر یزدگرد سوم آخرین شاه ساسانی، که گفته میشود پس از اسیر شدن به دست مسلمانان، به عقد امام حسین(ع) در آمد و امام زینالعابدین(ع) فرزند اوست. بقعهای به نام بیبیشهربانو در شهرری به آرامگاه او معروف است.
شهرزاد
/šahr zād/
1- (مخفف شهرزاده)، زادهی شهر، شهری؛ 2- (اَعلام) شخصیت اصلی کتاب هزار و یک شب، که به همسری پادشاه در میآید و هر شب بخشی از داستانهای هزار و یک شب را برای او نقل میکند.
شهرناز
/šāhrnāz/
(اعلام) (در شاهنامه) نام دختر جمشید که او را با خواهرش ارنواز به ایوان ضحاک بردند و ضحاک او را از جادویی بپرورد و کژی و بدخویی آموخت و چون فریدون به کاخ ضحاک درآمد فرمان داد تا او و ارنواز را از شبستان ضحاک به در آورند و به راه یزدان رهنمون گشتند.
شهره
/šohre/
(عربی) مشهور، نامور.